آنچه میآید مجموعهای از دعاهای زیبای قرآن است که از زبان پیامبران، صالحان و مومنان و... از خداوند متعال خواسته شده است. این ادعیه نجاتبخش متضمن سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت انسان است که میتواند در هر موقعیتی خاصه در محراب عبادت، آذین لبها و زینتبخش قنوت نمازمان باشد. دعاى براى پدر و مادر رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ نوح آیه 26 پروردگارا! مرا، و پدر و مادرم را بیامرز وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ شعرا آیه 86 و پدرم ( عمویم) را بیامرز، که او از گمراهان بود رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ابراهیم آیه 41 پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز که حساب برپا مىشود، بیامرز رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا اسراء آیه 24 پروردگارا! همانگونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده دعاى براى همسر رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا فرقان آیه 74 پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرارده، و ما را براى پرهیزگاران پیشوا گردان دعا براى برادر رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ اعراف آیه 151 پروردگارا! من و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل فرما، و تو مهربانترین مهربانانى دعای مؤمنان در رابطه با مؤمنان دیگر رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحِیم [حشر / 10] پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حسد و کینهاى نسبت به مؤمنان قرار مده، پروردگارا! تو مهربان و رحیمى دعای بندگان خاص خدای رحمان رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها کانَ غَراما إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاما [فرقان / 65 و 66] پروردگارا! عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان که عذابش سخت و شدید و پر دوام است چرا که جهنم بد جایگاه و بد محل اقامتى است دعای پرهیزکاران رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّار ( آل عمران/ 16 ) پروردگارا! براستى که ما ایمان آورده ایم، پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش حفظ فرما. دعا برای نعمت دنیوی و رحمت اخروی رَبَّنا اتِنا فِی الدُّنْیا وَ مالَهُ فِیالاخِرَهِ منْ خَلاقٍ. (بقرة/200) پرودگارا در دنیا رحمت و نعمت به ما عنایت کن هر که از رحمت تو محروم شد در آخرت بهره ندارد. دعا برای دور کردن انسانهای بدکار رَبَّنا اتِهِمْ ضِعْفَینِ مِنَ الْعَذابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً کَبیراً.(احزاب/68) پروردگار ما، آنها که ما را گمراه نمودند عذاب آنها را دو چندان کن و از نعمتهای خود محروم ابدی فرما. دعا برای آسان شدن کارهاى سخت وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی (طه آیه 26) و کارم رابرایم آسان گردان آرزوى بهتر از آنچه از دسته رفته عَسَى رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ (قلم آیه 33) امیدواریم پروردگارمان (ما را ببخشد و) بهتر از آن به جاى آن به ما بدهد، چرا که ما به او علاقهمندیم! دعای برای فزونی رحمت و گسترش عقل رَبَّنا اتِنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَهَیَّیْ لَنا مِنْ اَمْرِنا رَشَدًا(الکهف/10) پروردگارا ما، از جانب خود بر ما رحمتی فرست و برای رشد عقلی ما وسایل هدایت و ارشاد آمده فرما. استعاذه رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ / وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ مؤ منون آیات 97 و 98 پروردگارا! از وسوسههاى شیاطین به تو پناه مىبرم / و از اینکه آنان نزد من حاضر شوند (نیز) -اى پروردگار من- به تو پناه مىبرم! بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (1) مِن شَرِّ مَا خَلَقَ (2) وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (3) وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ (4) وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ (5) به نام خداوند بخشنده بخشایشگر بگو: پناه مىبرم به پروردگار سپیده صبح، (1) از شر تمام آنچه آفریده است؛ (2) و از شر هر موجود شرور هنگامى که شبانه وارد مىشود؛ (3) و از شر آنها که با افسون در گرهها مىدمند (و هر تصمیمى را سست مىکنند)؛ (4) و از شر هر حسودى هنگامى که حسد مىورزد! (5) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (1) مَلِکِ النَّاسِ (2) إِلَهِ النَّاسِ (3) مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (4) الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ (5) مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ (6) به نام خداوند بخشنده بخشایشگر بگو: پناه مىبرم به پروردگار مردم، (1) به مالک و حاکم مردم، (2) به (خدا و) معبود مردم، (3) از شر وسوسهگر پنهانکار، (4) که در درون سینه انسانها وسوسه مىکند، (5) خواه از جن باشد یا از انسان! (6) رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ هود آیه 47 پروردگارا! من به تو پناه مىبرم که از تو چیزى بخواهم که از آن آگاهى ندارم تفویض أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ (غافر/44) من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست دعا براى آغاز کارها بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ هود (هود/41) به نام خدا بر آن سوار شوید! و هنگام حرکت و توقف کشتى، یاد او کنید، که پروردگارم آمرزنده و مهربان است رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا (اسراء/80) پروردگارا! مرا (در هر کار،) با صداقت وارد کن، و با صداقت خارج ساز! و از سوى خود، حجتى یارى کننده برایم قرار ده! دعا پیروزى بر کافران أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ (قمر/10) من مغلوب (این قوم طغیانگر) شدهام، انتقام مرا از آنها بگیر رَبِّ انصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ مؤمنون (مؤمنون/26) پروردگارا! مرا در برابر تکذیبهاى آنان یارى کن رَبِّ انصُرْنِی عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِینَ (عنکبوت/30) پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یارى فرما! وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ (البقرة/250) و ما را بر جمعیت کافران، پیروز بگردان أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ (البقرة/286) تو مولا و سرپرست مایى، پس ما را بر جمعیت کافران، پیروز گردان دعا پیشواى متقین شویم وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا (الفرقان/74) و ما را براى پرهیزگاران پیشوا گردان رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَهِ وَمِن ذُرِّیَّتِی (الإبراهیم/40) پروردگارا: مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نیز چنین فرما) ذکر تسبیح الهى سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ (الزخرف/13) پاک و منزه است کسى که این را مسخر ما ساخت، وگرنه ما توانایى تسخیر آن را نداشتیم؛ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ (الأعراف/5) منزه است پروردگار ما، مسلما ما ظالم بودیم لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ (الأنبیاء/87) «(خداوندا!) جز تو معبودى نیست! منزهى تو! من از ستمکاران بودم! » سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ (الأعراف/143) خداوندا! منزهى تو (از اینکه با چشم تو را ببینم)! من به سوى تو بازگشتم! و من نخستین مؤمنانم! سُبْحَانَکَ أَنتَ وَلِیُّنَا مِن دُونِهِم (سبأ/41) منزهى (از اینکه همتایى داشته باشى)! تنها تو ولى مائى رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَیْرُ الْفَاتِحِینَ (الأعراف/89) نیکی در دنیا و آخرت رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار ( بقرة / 201 ) پروردگارا! در دنیا به ما نیکى عطا کن و در آخرت نیز نیکى مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگهدار. پروردگارا! میان ما و قوم ما بحق داورى کن، که تو بهترین داورانى رَبِّ إِنِّی لا أَمْلِکُ إِلاَّ نَفْسِی وَأَخِی فَافْرُقْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ (المائدة/25) پروردگارا! من تنها اختیار خودم و برادرم را دارم، میان ما و این جمعیت گنهکار، جدایى بیفکن دعای زیاد شدن علم رَبِّ زِدْنی عِلْما ( سوره طه آیه 114 ) پروردگارا! علم مرا زیاد کن. دعاى براى فرزندان و نوادگان رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ (صافات/100) پروردگارا! به من از صالحان ( فرزندان صالح) ببخش رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِن ذُرِّیَّتِنَا أُمَّهً مُّسْلِمَهً لَّکَ (بقرة/128) پروردگارا! ما را تسلیم فرمان خود قرار ده! و از دودمان ما، امتى که تسلیم فرمانت باشند رَّبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ الصَّلاَهَ رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَهِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء (الإبراهیم/40) پروردگارا: مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نیز چنین فرما)، پروردگارا: دعاى مرا بپذیر رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیةً طَیبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ(آل عمران/38) «خداوندا! از طرف خود، فرزند پاکیزهای (نیز) به من عطا فرما، که تو دعا را میشنوی!» رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا (الفرقان/74) پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرارده، و ما را براى پرهیزگاران پیشوا گردان وَزَکَرِیا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیرُ الْوَارِثِینَ(الأنبیاء/89) و زکریا را (به یاد آور) در آن هنگام که پروردگارش را خواند (و عرض کرد): «پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندی به من عطا کن)؛ و تو بهترین وارثانی!» وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی (الأحقاف/15) و فرزندان مرا صالح گردان |
ربیع حاجب می گوید: روزی طبیبی هندی در مجلس منصور کتاب طب می خواند، در حالی که امام صادق علیه السّلام در آنجا حضور داشت. چون از قرائت مسائل طب فراغت یافت، به امام ششم علیه السّلام گفت: دوست داری از دانش خود به تو بیاموزم؟ حضرت فرمود: نه، زیرا آنچه من می دانم از دانش تو بهتر است. طبیب پرسید: تو از طب چه می دانی؟ فرمود: من حرارت را با سردی، و سردی را با گرمی، رطوبت را با خشکی، و خشکی را با رطوبت درمان می کنم، و مسأله تندرستی را به خدا وامی گذارم و برای تندرستی دستور پیامبر را به کار می برم که فرمود: «شکم خانه درد است، و پرهیز درمان هر دردی است، و تن را به آنچه خوی گرفته باید عادت داد».
طبیب گفت: طب جز این چیزی نیست. امام گفت: می پنداری که من این دستورها را از کتاب های بهداشتی یاد گرفته ام؟ گفت: آری، امام فرمود: من این ها را از خدا فرا گرفته ام. تو بگو من از جهت بهداشت داناترم یا تو؟ طبیب گفت:البته من. امام علیه السّلام فرمود: اگر این چنین است من از تو سؤالاتی می پرسم، تو پاسخ بده. گفت: بپرس.
امام صادق(ع) سئوالات زیر را از طبیب هندی
پرسیدند: امام صادق(ع) سئوالات زیر را از طبیب هندی پرسیدند:
"چرا جمجمه ی سر چند قطعه است؟
چرا موی سر بالای آن است؟
چرا پیشانی مو ندارد؟
چرا در پیشانی خطوط و چین وجود دارد؟
چرا ابرو بالای چشم است؟
چرا دو چشم مانند بادام است؟
چرا بینی میان چشم هاست؟
چرا سوراخ بینی در زیر آن است؟
چرا لب و سبیل بالای دهان است؟
چرا مردان ریش دارند؟
چرا دندان پیشین، تیزتر و دندان آسیاب، پهن و دندان بادام شکن بلند است؟
چرا کف دست ها مو ندارد؟
چرا ناخن و مو جان ندارند؟
چرا قلب مانند صنوبر است؟
چرا شُش دو تکه است و در جای خود حرکت می کند؟
چرا کبد(جگر) خمیده است؟
چرا کلیه مثل دانه لوبیاست؟
چرا دو زانو به طرف پشت خم و تا می گردند؟
چرا گام های پا میان تهی است؟ "
طبیب هندی در پاسخ به تمامی سئوالات بالا گفت : نمی دانم.
امام فرمود: من علّت اینها را می دانم. طبیب گفت: بیان کن.
امام فرمود:
*جمجمه به دلیل اینکه میان تهی است، از چند قطعه آفریده شده است و اگر قطعه قطعه نبود، ویران می شد، لذا چون چند قطعه است، دیرتر می شکند.
*موی در قسمت بالای سر است، چون از ریشه ی آن روغن به مغز می رسد و از سر موها که سوراخ است، بخارات بیرون می رود و سرما و گرمایی که به مغز وارد می شود، دفع می شود.
*پیشانی مو ندارد، برای آنکه روشنایی به چشم برسد.
*خط و چین پیشانی نیز عرقی را از سر می ریزد، نگه می دارد تا وارد چشم ها نشود و انسان بتواند آن را پاک کند، مانند رودخانه ها که آب های روی زمین را نگهداری می کنند.
ابروها بالای دو چشم قرار دارند تا نور به اندازه ی کافی به آنها برسد. ای طبیب، نمی بینی وقتی شدت نور زیاد است، دست خود را بالای چشم ها می گیری تا روشنی به مقدار کافی به چشم هایت برسد و از زیادی آن پیشگیری کند؟!
*بینی بین دو چشم قرار دارد تا روشنایی را بین آنها به طور مساوی تقسیم کند.
*چشم ها شکل بادام هستند تا میل دوا در آن فرو برود و بیرون آید. اگر چشم چهار گوش یا گرد بود، میل در آن به درستی وارد نمی شد و دوا به همه جای آن نمی رسید و بیماری چشم درمان نمی شد.
*خداوند سوارخ بینی را در زیر آن آفرید تا فضولات مغز از آن پایین بیاید و بو از آن بالا رود. اگر سوراخ بینی در بالا بود، نه فضولات از آن پایین می آمد و نه بوی چیزی را در می یافت.
*سبیل و لب را بالای دهان آفرید، تا فضولاتی را که از مغز پایین می آید نگه دارد و خوراک و آشامیدنی به آن آلوده نگردد و آدمی بتواند آنها را از پاک کند.
*برای مردان محاسن(ریش) را آفرید تا نیازی به کشف عورت(پوشاندن سر) نداشته باشند و مرد و زن از یکدیگر مشخص شوند.
*دندان های پیشین را تیز آفرید تا گزیدن آسان گردد، و دندان های آسیاب را برای خرد کردن غذا پهن آفرید، و دندان نیش را بلند آفرید تا دندان های آسیاب را مانند ستونی که در بنا به کار می رود، استوار کند.
*دو کف دست را بی مو آفرید تا سودن به آنها واقع گردد. اگر کف دست مو داشت، وقتی انسان به چیزی دست می کشید به خوبی آن را حس نمی کرد.
*مو و ناخن را بی جان آفرید، چون بلند شدن آنها زشت و کوتاه کردن آنها زیباست. اگر جان داشتند، بریدن آنها همراه با درد زیادی بود.
*قلب را مانند صنوبر ساخت، چون وارونه است. سر آن را باریک قرار داد تا در ریه ها در آید و از باد زدن ریه خنک شود.
*کبد را خمیده آفرید تا شکم را سنگین کند و آن را فشار دهد تا بخارهای آن بیرون رود.
*کلیه را مانند دانه لوبیا ساخت، زیرا منی قطره قطره در آن می ریزد و از آن بیرون می رود. اگر کلیه چهار گوش یا گِرد بود، اولین قطره می ماند تا قطره دوم در آن بریزد و آدمی از انزال لذت نمی برد. زمانی که منی از محل خود که در فقرات پشت است، به کلیه می ریزد، کلیه چون کرم بسته و باز می شود و کم کم منی را به مثانه می رساند.
*خم شدن زانو را به طرف عقب قرار داد، تا انسان به جهت پیش روی خود راه رود، و به همین علت حرکات وی میانه است، و اگر چنین نبود در راه رفتن می افتاد.
*پا را از سمت زیر و دو سوی آن، میان باریک ساخت، برای آنکه اگر همه پا بر روی زمین قرار می گرفت، مانند سنگ آسیاب سنگین می شد. سنگ آسیاب چون بر سر گردی خود باشد، کودکی آن را بر می گرداند و هر گاه بر روی زمین بیفتد، مردی قوی به سختی می تواند آن را بلند کند.
آن طبیب هندی گفت: این ها را از کجا آموخته ای؟ فرمود: از پدرانم و ایشان از پیامبر و او از جبرئیل، امین وحی و او از پروردگار که مصالح همه اجسام را داند. طبیب در آن وقت مسلمان شد و گفت: تو داناترین مردم روزگاری.
راستی چه شگفت انگیز است که حضرت صادق علیه السّلام بدون در دست داشتن ابزار امروزی که وسیله شناخت درون و برون انسانند، در گوشه ای از شهر مدینه برای یک طبیب هندی شگفتی های خلقت انسان را با دلایل محکم بیان می فرماید.
1- چهار سال پیش دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با مشارکت بسیار بالا که جزء مشارکت های فوق العاده بالا در تاریخ جمهوری اسلامی ایران و به طور قطع منطقه خاورمیانه و احتمالا در سراسر جهان بود، جمهوری اسلامی ایران را در طرازی بسیار بالا از ظرفیت مردمسالاری دینی که خاص حاکمیت ولایت فقیه می باشد قرار می داد.
جمهوری اسلامی ایران می توانست از این حجم بالای مشارکت در معادلات جهانی و سیاست خارجی حداکثر استفاده را در راستای منافع نظام و پیشبرد اهداف متعالی انقلاب اسلامی بکار گرفته و در عرصه داخلی نیز تحکیم هرچه بیشتر مبانی نظام مردمسالاری دینی را موجب شود. اما آنچه باعث شد تا از این مشارکت فراوان و پرشور استفاده لازم و درخور صورت نگیرد؛ عملکرد خلاف اخلاق، قانون و اقدامات ضدانقلابی وغیر دموکراتیک برخی از کاندیداها و اطرافیانشان بود که قبل از پایان ساعت رای گیری در مصاحبه زنده با شبکه های ضدانقلاب خارجی، خود را برنده انتخابات اعلام نموده و متعاقب آن طرفداران خود را به شورش های خیابانی تحریک و تشویق نمودند.
2- فتنه ای شکل گرفته بود که جریانات مختلف را دربر می گرفت. از جریانات تابلودار و باسابقه در ضدیت با اسلام و انقلاب تا برخی از وابستگان به نظام! و این همان پیچیدگی فتنه بود. صبر و بصیرتی لازم بود تا ابعاد فتنه روشن شود. تدبیر ولی امر و امام امت و مدارای 8 ماهه امت اسلامی ناشی از همین پیچیدگی بود و الزام به آن ملزوم.
نقطه عطف این شورش کور و ضدانقلابی همراهی برخی از مدعیان همراه امام و انقلاب بود که به حق ” تکیه گاه فتنه ” نام گرفتند. نهم دی ماه سال 88 پایانی بر فتنه گری ها بود و نمود رویش هایی که تلخی ریزش ها را از یادها می برد! رویش نیروهای متدین، جوان، انقلابی و ولایی بخشی از این نتیجه پربار بود؛ احیای گفتمان انقلاب رویش بزرگتر این حادثه بود. و البته این روز چون روزهای خدایی دیگر؛ 15 خرداد و 13 آبان و 12 و 22 بهمن و… در تاریخ ماند. ماندگار شد، چون خدایی شده بود و هر آنچه رنگ خدا به خود بگیرد مانا است که: ماعندکم ینفد و ما عندالله باق…..
3- امروز و از ورای چهار سال لازم است نگاهی به آن روز احیاگر و سرنوشت ساز که لیلة القدر انقلاب و تفکر برآمده از اسلام ناب بود نگاهی داشته باشیم و نسبت میان آن پدیده مبارک را با فضای حاکم بر جریانات سیاسی بازخوانی کنیم: جریانی که متاسفانه توانسته است در هیات دولت نیز نمایندگانی داشته باشد، نهم دی را افراطی و ضد اصلاحگری می داند. این جریان، فتنه و شورش کودتاگونه سال 88 را در بدبینانه ترین حالت یک سوء تفاهم! دانسته و بر لزوم عذرخواهی از فتنه گران تاکید دارد. این جریان قائل به بازگشت ” مرتدّین انقلاب ” به ساختار سیاسی نظام است. پیروزی روحانی در انتخابات اخیر بر توهم این گروه افزده است. این گروه معتقدند انقلاب خاتمه یافته و طبعا” حرکات انقلابی نیز محلی از اعراب نخواهد داشت!
جریان دیگری نیز هر چند فتنه سال 88 را ” فتنه ” می داند اما سران این فتنه را ” مفتون ” می داند. مرحوم عسگر اولادی بعنوان انقلابی ترین چهره این جریان، سران فتنه را نه فتنه گر که فتنه زده می دانست! در این جریان نحله هایی وجود دارد که ممکن است با بازگشت فتنه گران مشکلی نداشته باشند.
اما جریان دیگری که اتفاقا” با خواست اکثریت ملت شریف ایران هماهنگ است و همراه مردم شریف و بصیر ایران در خلق حادثه نه دی نقشی بسزا داشته اند، معتقد به تداوم انقلاب با اهداف و رویکردهای انقلابی – اسلامی است. این تفکر، ریزش و رویش را پدیده ای واقعی می داند که ممکن است روی دهد.
در برسی نظریات هریک از جریانات ذکر شده خوب است به شعارها و خواسته های مردم در نهم دی که از اعتقادات انقلابی آنلان ناشی می شد اشاره ای داشته باشیم.
4- در یک نگاه کلی می توان شعارها و خواسته های مردم در نهم دی ماه را در دو محور جمع بندی نمود: اعلام تبعیت از ولی امر مسلمین جهان و لعن و تنفر نسبت به دشمنان انقلاب. این دو محور در شعارهای مردم و خاسته هایشان کاملا آشکار بود: بیعت مجدد با ولی امر و اعلام انزجار از منافقان جدید و عوامل استکبار.
مردم در این روز علاوه بر تاکید بر خطوط کلی لزوم مبارزه با ضدانقلاب و فتنه گران، مصادیق را نیز تعیین نموده، فتنه را وجه داخلی استکبار دانستند. مهمترین مصداق را می توان در لعن و طلب مرگ برای سه عنصر اصلی فتنه (موسوی، خاتمی و کروبی) و پایان حضور رفسنجانی (بعنوان تکیه گاه فتنه) در عرصه سیاست برشمرد.
5- حال جا دارد مسئولان محترم قضایی به مردم توضیح دهند که برای تحقق خواسته هایشان چه کرده اند؟
مسئولان امنیتی به مردم و افکار عمومی توضیح دهند که آیا ” حصر خانگی ” سران فتنه محدود کردن آنان بوده یا ترحّم نظام اسلامی به آنان؟
به جاست رئیس محترم دولت از برخی همکاران و هوادارانش که گاه و بیگاه برداشتن حصر را می طلبند بپرسد که با کدام منطق خواستار رفع حصر می شوند؟
همه روسای قوا پاسخ دهند چه اتفاقی افتاده است که متهمین و فتنه گران طلبکار شده اند؟ چرا فتنه گران محاکمه نشده اند؟ و…