سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برادرانِ راستین در میان مردم، از ثروتی که شخص از آن برخوردار شود و به ارث گذارد، بهترند . [امام علی علیه السلام]
امامزاده میر عبداله بزن آباد
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اول ذی الحجه، سالروز ازدواج فرخنده حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع)

ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(ع) به فرمان خداوند، از امتیازاتی است که رسول اکرم(ص) بر آن مباهات می کرد.

 

در این پیوند پر میمنت، فرشتگان آسمان در سرور و شادمانی، و بهشتیان به زینت و زیور آراسته شده بودند.

 

فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر پیغمبر اکرم و از دوشیزگان ممتاز عصر خویش بود. پدر و مادرش از اصیل ترین و شریف ترین خانواده های قریش بودند. از حیث جمال ظاهری و کمالات معنوی و اخلاقی از پدر و مادر شریفش ارث می برد. و به عالیترین کمالات انسانی آراسته بود.

 

شخصیت و عظمت پیامبر اکرم روز به روز در انظار مردم بالا می رفت و قدرت و شوکت او زیادتر می شد به همین علت دختر عزیزش زهرا (علیها السلام) همواره مورد توجه بزرگان قریش و رجال با شخصیت و ثروتمند قرار داشت هر از چندگاه از او خواستگاری می کردند اما پیامبر با خواستگاران طوری رفتار می کرد که می پنداشتند مورد غضب پیامبر قرار گرفته اند.

 

رسول خدا فاطمه را برای علی (علیه السلام) نگاه داشته بود و مایل بود از جانب او پیشنهاد شود. پیامبر از جانب خدا مأمور بود که نور را با نور به ازدواج در آورد.

 

پیشنهاد به علی (ع):

 

اصحاب رسول خدا احساس کرده بودند که پیغمبر اکرم تمایل دارد فاطمه (علیها السلام) را با علی پیوند ازدواج دهد، ولی از جانب علی پیشنهادی نمی شد. یک روز عمر و ابوبکر و سعد بن معاذ و گروهی دیگر که پیامبر تقاضای ازدواج آنها را رد کرده بود در مسجد گرد آمده بودند و از هر دری سخن می گفتند. در این بین سخن از فاطمه به میان آمد. ابوبکر گفت: مدتی است که اعیان و اشراف عرب فاطمه علیهاالسلام را خواستگاری می نمایند اما پیغمبر اکرم پیشنهاد احدی را نپذیرفته و در جوابشان می فرماید: تعیین همسر فاطمه با خداست.برای همه روشن بود که خدا وپیغمبر، فاطمه را برای علی علیه السلام نگاه داشته اند. سپس به «عمر» و «سعد بن معاذ» گفت: حاضرید به اتفاق هم نزد علی برویم و جریان را برایش تشریح کنیم و اگر به ازدواج مایل بود همراهیش کنیم؟! آنها از این پیشنهاد استقبال و او را در این کار تشویق کردند.

 

سلمان فارسی می گوید: عمر و ابوبکر و سعد بن معاذ بدین قصد از مسجد خارج شدند و به جانب آن حضرت شتافتند.

 

علی (ع) فرمود: از کجا می آیید و به چه منظور اینجا آمده اید؟

 

ابوبکر گفت: یا علی تو در تمام کمالات بر سایرین برتری داری، و از موقعیت خود و علاقه ایکه رسول خدا به تو دارد کاملاً آگاهی. اشراف و بزرگان قریش برای خواستگاری فاطمه علیها السلام آمده اند ولی پیغمبر صلی الله علیه و آله دست رد به سینه همه زده و تعیین همسر فاطمه را به دستور خدا حواله داده است. گمان می کنم خدا و رسول، فاطمه را برای تو گذاشته اند.و شخص دیگری قابلیت این افتخار را ندارد.

 

فرمود: صبر کن تا از فاطمه اجازه بگیرم.

 

پیغمبر نزد فاطمه (ع) رفت، فرمود: دخترم! علی بن ابی طالب (ع) را به خوبی می شناسی برای خواستگاری آمده است. آیا اجازه می دهی ترا به عقدش در آورم؟ فاطمه از خجالت سکوت کرد و چیزی نگفت. پیغمبر چون آثار خشنودی را در چهره او دید گفت: الله اکبر و سکوت او را علامت رضایت دانست (2).

توافق

رسول اکرم (ص) پس ازکسب اجازه به نزد علی آمد و با لبی خندان گفت: یا علی! آیا برای عروسی چیزی داری؟ پاسخ داد: یا رسول الله پدر و مادرم قربانت، شما از وضع من کاملاً اطلاع دارید. تمام ثروت من عبارت است از یک شمشیر، یک زره و یک شتر.

 

فرمود: تو مرد جنگ و جهادی و بدون شمشیر نمی توانی در راه خدا جهاد کنی، شمشیر از لوازم و احتیاجات ضروری تو است. شتر نیز از ضروریات زندگی تو محسوب می شود، باید به وسیله آن آبکشی کنی و امور اقتصادی خود و خانواده ات را تأمین کنی و برای اهل و عیالت کسب روزی نمایی و در مسافرت بارت را بر آن حمل کنی، تنها چیزی که می توانی از آن صرف نظر کنی همان زره است. منهم به تو سخت نمی گیرم و به همان زره اکتفا می نمایم. یا علی آیا اکنون بشارتی به تو بدهم و رازی را برایت آشکار بسازم؟!

 

عرض کرد: آری یا رسول الله، پدر و مادرم فدایت، شما همیشه نیک خوی و خوش زبان بوده اید.

 

فرمود: پیش از آنکه به نزد من بیایی جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد! خدا ترا از بین مخلوقاتش برگزیده و به رسالت انتخاب کرد.علی (ع) را برگزید و برادر و وزیر تو قرار داد. باید دخترت فاطمه را به ازدواج او درآوری. مجلس جشن ازدواج آنان در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده است. خدا فرزندان پاک و نجیب و طیب و طاهر و نیکو به آنان عطا خواهد نمود یا علی هنوز جبرئیل بالا نرفته بود که تو درب منزل را زدی (3).

خطبه عقد:

پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمود: یا علی تو زودتر به مسجد برو و من نیز از عقب تو می آیم، تا در حضور مردم مراسم عقد را برگزار کنیم و خطبه بخوانیم.

 

علی (ع) مسرور و خوشحال به جانب مسجد حرکت نمود. ابوبکر و عمر را در بین راه ملاقات کرد، آنها از جریان کار جویا شدند، گفت: رسول خدا دخترش را به من تزویج کرد، هم اکنون پیامبر در راه است تا در حضور جمعیت، مراسم عقد و خطبه خوانی را انجام دهد.

 

پیغمبر (ص) در حالی که صورتش از سرور و شادمانی می درخشید به مسجد تشریف برد، ‌و به بلال فرمود: مهاجر و انصار را در مسجد جمع کن.هنگامی که مردم جمع شدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثنای فرمود: ای مردم آگاه باشید که جبرئیل بر من نازل شد و از جانب خدا پیام آورد که مراسم عقد ازدواج علی و فاطمه علیها السلام در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده و دستور داده که در زمین نیز آن مراسم را انجام دهم، و شما را بر آن گواه بگیرم. سپس نشست و به علی (ع) فرمود: برخیز و خطبه عقد را بخوان.

 

علی علیه السلام برخاست و فرمود: خدا را بر نعمت هایش سپاس می گویم و شهادت می دهم که بغیر از او خدایی نیست. شهادتی که مورد پسند و رضایت او واقع شود. درود بر محمد صلی الله علیه وآله، درودی که مقام و درجه اش را بالا برد. ای مردم! خدا ازدواج را برای ما پسندیده و بدان دستور داده است. ازدواج من و فاطمه را خدا مقدر کرده و بدان امر نموده است. ای مردم! رسول خدا فاطمه را به عقد من در آورد و زره ام را از بابت مهر قبول کرد. از آن حضرت بپرسید و گواه باشید.

 

مسلمانان به پیغمبر (ص) عرض کردند: یا رسول الله! فاطمه را با علی کابین بسته ای؟

 

رسول خدا پاسخ داد: آری. پس تمام حضار دست به دعا برداشته گفتند: خدا این ازدواج را بر شما مبارک گرداند و در میانتان دوستی و محبت افکند.

مذاکره عروسی:

علی علیه السلام می فرماید: حدود یک ماه طول کشید و من خجالت می کشیدم با پیغمبر درباره فاطمه صحبت کنم، ولی گاهی که خلوت می شد می فرمود: یا علی چه همسر نیکو و زیبائی نصیبت شد؟ بهترین زنان عالم را تزویج تو کردم.

 

روزی برادرم عقیل پیش من آمد و گفت: برادر جان! من از ازدواج تو بسیارمسرور هستم. چرا از رسول خدا (ص) خواهش نمی کنی که فاطمه را به خانه ات بفرستد تا بوسیله عروسی شما، چشم ما روشن گردد؟ پاسخ دادم: خیلی میل دارم عروسی کنم اما از رسول خدا خجالت می کشم. عقیل گفت: تو را به خدا سوگند! هم اکنون با من بیا تا خدمت پیغمبر (ص) برویم.

 

علی با برادرش عقیل آهنگ منزل رسول خدا نمودند. در بین راه به «ام ایمن» برخورد کرده جریان را برایش گفتند. ام ایمن گفت: اجازه بدهید من با رسول خدا در این باره مذاکره کنم.

 

ام سلمه و سایر زنان از قضیه خبردار شدند و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله مشرف گشتند. عرض کردند: یا رسول الله! پدر و مادرمان به فدایت، برای موضوعی خدمت شما رسیده ایم که اگر خدیجه زنده بود چشمش بدان روشن می شد. وقتی پیغمبر (ص) نام خدیجه را شنید اشکش جاری شد و فرمود: خدیجه؟! کجا مانند خدیجه پیدا می شود؟ هنگامی که مردم مرا تکذیب نمودند مرا تصدیق کرد و برای ترویج دین خدا، اموالش را در اختیار من قرار داد. خدیجه زنی بود که خدا بر من وحی فرستاد که بدو بشارت دهم خانه ای از زمرد در بهشت بدو عطا خواهد کرد.

 

ام سلمه عرض کرد: پدرم و مادرم فدایت شود، شما هرچه درباره خدیجه می فرمایید صحیح است. خدا ما را با او محشور گرداند. یا رسول الله!برادر و پسر عموی شما میل دارد همسرش را به منزل ببرد.

 

فرمود: پس چرا خودش در این باره صحبتی نمی کند؟ عرض کرد: از کمروئی اوست.

 

پیغمبر (ص) به ام ایمن فرمود: علی را نزد من حاضر کن.

 

وقتی علی (ع) خدمت پیغمبر مشرف شد فرمود: یا علی! آیا میل داری همسرت را به منزل ببری.

 

عرض کرد: آری یا رسول الله.

 

فرمود: خدا مبارک کند، همین امشب یا فردا شب وسائل عروسی را فراهم می کنم.

 

سپس به همسرانش فرمود: اطاقی را برای فاطمه فرش کنید تا مراسم عروسی را برگزار کنیم (4). مراسم ازدواج برترین بندگان خداوند در روز اول یا ششم ذی الحجه (5) سال دوم یا سوم هجری انجام گرفت(6).

 

منابع :

(1)ذخائر العقبی ص 26.

(2)بحار الانوار ج 43 ص 127 ذخائر العقبی ص 29

(3)بحار الانوار ج 43 ص 127

(4)بحار الانوار ج 43 ص 130 ـ 132

(5)مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 349

(6)بحار الانوار ج 43 ص 6 و 7

برگرفته از کتاب بانوی نمونه اسلام تألیف ابراهیم امینی.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم شفیعی ( یکشنبه 91/7/30 :: ساعت 9:53 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

راهکارهایی برای استفاده بیشتر از آخرین شب قدر/ شاید این آخرین شب
اعمال شب های قدر
تصاویر مراسم احیای مهدوی در محل امامزاده میر عبداله بزن آباد
چرا امام محمد تقی(ع) را جواد الائمه میگویند؟
ذکر خدا
نو امیدی از رحمت خداوند
مهریه معنادار همسر شهید حججی چه بود؟
یادبود شهید حججی در شهرستان قائنات /گزارش تصویری
نابودی رژیم صهیونیستی زیر 25 سال
پوستر ویژه آزادی فلسطین با تصاویر رهبران سیاسی جهان اسلام
بیانیه روز قدس پایگاه امام حسن (ع) بزن آباد
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 15
>> بازدید دیروز: 60
>> مجموع بازدیدها: 166888
» درباره من

امامزاده میر عبداله بزن آباد

» پیوندهای روزانه

حلقه شجره طیبه شهید کاوه بزناباد [9]
امامزاده میر عبداله بزن اباد [9]
باشگاه خبرنگاران جوان [1]
ساعت مچی مردانه
[آرشیو(4)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امامزاده[4] . قران، خانواده ، اسلام ، زندگی ، معیار زندگی .
» آرشیو مطالب
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
تیر 95
بهمن 95
اسفند 95
اردیبهشت 96
فروردین 96
خرداد 96
تیر 96

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
EMOZIONANTE
سیب سرخ
در انتظار آفتاب
فرهنگی هنری و عامیانه
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
###@وطنم جزین@###
دلتنگ...
همنشین
جاوید باد ایران
قاصدک
مهاجر
لبهای زخمی
upturn یعنی تغییر مطلوب
دلبری
ترکشهای روح (تا دولت هشتم همراه با دکترسعید جلیلی)
جاده های مه آلود
جوان ایرانی
قیدار شهر جد پیامبراسلام
سر فراز باشی میهن من
سجاده ای پر از یاس
دیوانه حسین ودلباخته حسین
وبلاگ شخصی مهندس محی الدین اله دادی
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
کلبه بصیرت
بلوچستان
داروخانه دکتر سلیمی
لباس شخصی
اسپایکا
تصویر نور
امل کوچولو
علی داودی
حرف هایی از زبان منطق و احساس
حرف خودمونی
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
وبلاگ شخصی حامد ذوالفقاری
در انتظار ظهور
ندای دریا
رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
چشمـــه هــای رحمــت
عشق الهی
شیرمرغ تا جوراب دایناسور اینجاست
یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ
دلدارا
جوک بی ادبی
امامزاده میر عبداله بزناباد
ستارگان دوکوهه
برترین لحظه ها
وبلاگ بایدهلو باشد
ساعت یک و نیم آن روز
گوهر کمال
دریــــــــای نـــور
شادیهای کوچک یک خانم خونه دار
عشق مشعلدار
آیا عشق به همین معنی است؟
کارشناس مدیریت بازرگانی: مهران حداد
پیامنمای جامع
بادصبا
ای روشنای خانه امید، ای شهید...
طریق یار
سایت روستای چشام
کارشناس مدیریت دولتی
زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر
ابـــــــــــرار
محمدمبین احسانی نیا
ستاره سهیل
*bad boy*
(خوش گلیب سوز)
پارسی نامه
یاد دوستان به خیر....
زیر باران (ابیات و اشعار برگزیده)
مرام و معرفت
تربیتی
سربازی در مسیر
حرم الشهدا
دل شکسته
برو تا راحت شی
دنیای پیچیده ی امروز
دل نوشته
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها جوی آباد محله بختیاری ها
منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش
سعادت نامه
کلبه تنهایی
خلوتگه راز
S&N 0511
الهگان
زندگی شیرین
عشق
عمومی
ترخون
عشق پنهان
مصطفی
زیبا ترین وبلاگ
علمدار بصیر
خادمین حضرت فاطمه سلام الله علیها ،جیرفت
دلنوشته های من
بهشت بهشتیان
در آغوش خدا
اواز قطره
محمد قدرتی
اســــرارِ وجـــود
گل یا پوچ2؟
خادمة القرآن
sajadb.tk
یـ|ـہ |دُنیـ|ـآ دِلَـ|ـم| گـِرفـ|ـتـِہツ
و....الهــــــه
وبلاگ شخصی محمد
عمارمیاندواب
مهاجر
جیغ بنفش در ساعت 25
... و همچنین گزیده ای از اشعار پسانیمایی
آن دنیا 13
گذری به نام امام نقی علیه السلام
همه هستیم
دکتر حسن روحانی
اشعار
ره توشه
گلابــی نباشـــــــــــــیم!
I AM WHAT I AM
بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران
مجموعه اشعار الیکا یحیایی
اینجا گرانیگاه است
PARINAZ
صدفی از جنس پارچه
شاخابه عشق
ولایت
مکاشفه مسیح
غزلیات محسن نصیری(هامون)
*دنـیــــای مـــــــن :) *
آتیه سازان اهواز
نور غدیر
دشت ناز
حرف دل
عشق یعنی ...
سَعبا میغلا
رویابین
معماری
سلطان قلب ها CR7
اینجا همه چی در همه
طوبای محبت
اخلاق ، روان شناسی ، عقاید
قتلیش
دوستی
انتظاری غریب
ریحانه
نوری چایی_بیجار
دوستانه
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
هیئت
سلام سلام
٠•●نا کجـا آبــــاد دل مــن●•٠
ساحل نجات
من و تنهایی و وبلاگ
دل نوشته های یک دیلامی
کردکوی
allah is my lord
کلبه ی عشق
شبکة المشکاة الإسلامیة
دل شکسته
جنبش مرگ بر آمریکا
من و تو...ما
عمو همه چی دان
فرهنگی
خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا
EsOeS-MuSiC
داش هادی
جوک ، اس ام اس ، عکس باحال
بهار عشق
*(حرفهای نگفته)*
دو دو(دایی) اری
کیمیای ناب
ღای دریغاღ
چادر خاکی
هــیــچـــــســتـــــــــــــــــــــانـ
ماه مهربان من
ادبیات
عدالت جویان نسل بیدار
آیه های نور
قدیسان مرگ
یاور 313
ܓ✿ خیلی دخترونه
کارمزد بزرگ سوادکوه
ghamzade
نفس نفس تا عشق
علم نانو در زندگی
بی خیال همه چی
بلاغ مبین
تمنای یاد دوست
Love..:R:..
سکوت باران
erika
•.♥.• تــــبــلــیـــغــات رایـــگــان •.♥.•
یارمهربان
فریضه برتر
از هر دری سخنی
RANGARANG
کوثر ولایت
مقاله های تربیتی
مهندسی پیوند ارتباط داده ها ICT - DCL
Cyberom UTM
Taravoshate zehn
ـــاستـــ♥8♥ــــادـــــ
اشـــــــک
بهاره تنها
دانشجویی حس خوب زندگی
بفک بستنی
آموزش تست زدن کنکور
عشق نامه
فقط خدا
mahemalakut
سیدطاها مخبر
I love you
آبشار
اهسته اهسته
مناجات با عشق
حسام الدین شفیعیان
دانشجوی میکروبیولوژی
زمان-زندگی؟
امام حسین (ع) شهید
طراح لباس
ثانیه ها...
صداقت
خدایادیدمت...استوپ!!!

Life Is Now
تَرَنّم عفاف
ایشلیبدیش
red roz
یکی یه دونه ی باباش
PARSTINMARIA
نمیدونم
جالب انگیزناک
معرکه همون قلقلک
از دل برود هر انکه . . . .
*دختر احساس فرانک*
سیاه و سفید
مطالب جالب
قلب شکسته
new start
دریادلان ولایت
هدیه با شکوه خدا...
مطالب پایه ی ششم دبستان
ME&YOU
... و همچنین گزیده ای از اشعار پسانیمایی
زمزم ولایت
امامزاده میر عبداله
متفاوت
بسوی ظهور
دریادلان بی ادعا
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
من وتو
صد سال حسرت
hediyevahidian
الغاشیه
خوشنویسی ایرانی
یا فاطمه الزهرا (س)
تنهای تنها
دوست خوب
سلامت ما
صدف
اس ام اس پ ن پ
عکس و جک و اس ام اس
جهاد ولایت
CHARMING OF ME
هنوزم عاشقتم
جوانان بیجار
پرستو
عاشقانه
salaam
ستاره سوخته
نقاشی ایرانی نگارگری
هزار حرف نگفته
نــورها
پیرمرد تنها
سیاست روز
ازروی ناچاری
نیلوفرانه
دیوونه بازی
ضد پسر...
شهید
من یک احمدی نژادی هستم
فروشگاه
ترک دانلود
خانم دکتر !!!
BE MINE
تا بهشت راهی نیست 2
جوکستان
انجمن دانشجویان معماری کهگیلویه و بویر احمد
هیچی
کوچه باغ های زندگی
ایران در پیچ و خم تاریخ
عشق بی ساحل
*...بانو...*
تدریس تضمینی دروس حسابداری هنرستان و کارودانش
نرگس موسوی
*آموزش زبان کودکان*
The Assassins
تینا
میقات با خدا
جایی برای خنده وشادی و تفریح

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان



















































































اخبار ایران و" alt="خیریه محمدالرسول الله - به روز رسانی : 3:24 ع 92/6/29 عنوان آخرین نوشته : دختر ناز" width='85' >


















» طراح قالب