سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت، روشنی هر دل است . [عیسی علیه السلام]
امامزاده میر عبداله بزن آباد
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» احترام به پدر مادر از نگاه قرآن

اثاردنیوی نیکی به پدر و مادر:

1? مرگ آسان: امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: کسی که دوست دارد خداوند سکرات مرگ را بر او آسان کند، صله رحم کند و به پدر و مادرش نیکی کند. 2? عمر زیاد می‌شود: «و الله یزید فی العمر.» امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: نیکی به پدر و مادر عمر را زیاد می‌کند. 3? دچار فقر نمی‌شود: «……ولم یصبه فی حقاقه فقراً ابداً.» در زندگی فقر به سراغ او نمی‌آید. 4? نتیجه نیکی به پدر و مادر: در دستورات اسلامی به ما سفارش کردند که به پدر و مادر خود احسان کنید تا فرزندان شما نسبت به شما نیکی کنند، چون این کار یک آموزش عملی است که فرزندانمان از ما می‌آموزند، لذا امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: به پدرتان احترام کنید که فرزندانتان به شما نیکی کنند. آثار اخروی نیکی به پدر و مادر 1? رضای الهی: وقتی که انسان به پدر و مادر خود احترام می‌کند و آنها را از خود راضی می‌کند، نتیجه‌اش این می‌شود که خدا هم از او راضی می‌شود، لذا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـفرمود: «رضای خداوند در رضای والدین است.» 2? در سایه عرش الهی: امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ با خداوند مناجات می‌کرد، یک نفر را دید که زیر سایه عرش الهی است از خداوند سؤال کرد این چه کسی است که زیر سایه عرش تو قرار گرفته است؟ خداوند فرمود: این کسی است که به پدر و مادرش نیکی کرده است.» 3? به جهنم نمی‌رود و جایگاهش بهشت است: عن رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ : «لن یدخل النار البار بوالدیه.» یک نفر به حضرت عیسی گفت: ای معلم خیر مرا به عملی راهنمایی کن که به بهشت بروم، فرمود: تقوای الهی را در آشکار و نهان داشته باش و به پدر و مادرت نیکی کن. 4? در بهشت نزدیک انبیاء: پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «بین انبیاء و نیکی کننده به پدر و مادر یک درجه فاصله است. آثار اخروی بی‌حرمتی به پدر و مادر 1? عدم غفران الهی: خداوند کسی را که مورد غضب پدر و مادر واقع شده است هرچند هم هر طاعتی هم انجام بدهد، نمی‌بخشد و می‌گوید: هرکاری می‌خواهی بکن که من تو را نمی‌بخشم. 2? مورد نظر خدا قرار نمی گیرد: پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «چهار گروهند که خداوند در روز قیامت به آنها نگاه نمی‌کند: 1) عاق والدین 2) کسانی که منت سر دیگران می گذارند 3)تکذیب کننده قدر 4) شارب خمر.» 3? عدم ورود به بهشت: امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: عاق والدین وارد بهشت نمی‌شود. «لا یدخل الجنه العاق لوالدیه.» موسی به خدا عرض کرد: «پروردگارا فلان دوست شهیدم کجاست؟ خداوند فرمود: در جهنم است! موسی ـ علیه السّلام ـ عرض کرد خدایا مگر خودت وعده نداده‌ای که شهدا را به بهشت ببری؟ خداوند فرمود: بله، ولی این شخص مصرّ عقوق والدین بود و من هیچ عملی را از عاق والدین قبول نمی‌کنم. 4? عدم استشمام بوی بهشت: نه تنها عاق والدین وارد بهشت نمی‌شود، بلکه از فاصله دوری از بهشت عبور داده می‌شود، امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: از عاق والدین پرهیز کنید، زیرا بوی بهشت از مسیری هزار ساله استشمام می‌شود، ولی عاق والدین آن را استشمام نمی‌کند 5? عدم قبول نماز: امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «اگر کسی به پدر و مادرش نگاه ظالمانه بکند، خداوند نمازش را قبول نمی‌کند.» 6? ملعون: امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «ملعون است ملعون است کسی که پدر و مادرش را بزند، ملعون است ملعون است کسی که عاق والدین می‌شود.» آثار دنیوی بی‌حرمتی به والدین 1? کوتاهی عمر: در داستان خضر و موسی در آنجا که آن نوجوان را می کشد، علت کشتن نوجوان را اینگونه بیان می‌کند: «و اما الغلام فکان ابواه مؤمنین فخشینا ان یرهقهما طغینا و کفرا. «و اما آن نوجوان پدر و مادرش با ایمان بودند، ما نخواستم او آنها را به طغیان و کفر وادارد.» از این آیه معلوم می‌شود جایی که فرزند بخاطر آن که در آینده پدر و مادر خویش را آزار می‌دهد و در برابر آنها طغیان و کفران می‌کند و یا آنها را از راه الهی به در می‌برد، مستحق مرگ می باشد، چگونه است حال فرزندی که هم‌اکنون مشغول به این گناه است؟ آنها در پیشگاه خدا چه وضعی دارند؟ و در روایات اسلامی پیوند نزدیکی میان کوتاهی عمر و ترک صله رحم (مخصوصا آزار پدر و مادر) ذکر شده است. 2? محروم از توفیق الهی: امام رضا ـ علیه السّلام ـ فرمود: «خداوند عقوق والدین را حرام کرده، زیرا عاق والدین باعث می‌شود که توفیق اطاعت الهی از او صلب شود. 3? تعجیل در عقوبت: «قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ ثلاثه من الذنوب تعجل عقوبتها و لا تؤخر الی الاخره عقوق الوالدین….» سه دسته از گناهان هستند که خداوند در عقوبت آنها تعجیل می‌کند و آنها را به آخرت وا نمی‌گذارد: 1) عقوق والدین… معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1? ارزش پدر و مادر در قران و روایات، گوهری. 2? میزان الحکمت، ری شهری، ج 10 ، ص 709? 3? تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج 21، ص 337? موارد نشان دهنده اهمیت نیکی به والدین: نیکی به پدر و مادر در کنار توحید: در سوره بقره آیه 83 مى‏خوانیم: لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً: و در سوره نساء آیه 36 : و اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً. و در سوره انعام آیه 151 مى‏فرماید: أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً. و همچنین در اسراء 23 : وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً. از این آیات معلوم می‌شود که عقوق والدین بعد از شرک به خدا در شمار بزرگترین گناهان و یا خود این از بزرگترین آنها است و از آن طرف هم معلوم می‌شود که واجب‌ترین واجب‌ها احسان به پدر و مادر است. 2? احترام انبیاء نسبت به پدر و مادرشان: از بعضی آیات این درس مهم را از انبیاء می‌آموزیم خداوند در مورد یحیی ـ علیه السلام ـ می‌فرماید: (( وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ )) و در مورد عیسی می‌فرماید: «وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیًّا» (( خداوند مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است و جبار و شقی قرار نداده است )) در سال‌های آغاز بعثت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود. روزی آن حضرت: فرشی پهن فرموده بود و روی آن نشسته بود که در این موقع شوهر حلیمه به حضور آن حضرت آمد، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به یاد مهربانی‌های او، برخاست و او را احترام زیادی کرد و گوشه‌ای از فرش خود را گسترد و پدر رضاعی خود را روی آن نشاند طولی نکشید که مادرش حلیمه وارد شد، حضرت گوشه دیگر فرش را برای او پهن کرد و او را روی آن نشانید و محبت فراوانی به مادر رضاعی خود کرد. 3? سفارش به همه مردم نسبت به تمام پدران و مادران: در آیات به انسان‌ها سفارش شده است که نسبت به پدر و مادر احترام و احسان کنند و نگفته است که ای مسلمان‌ها به پدر و مادر خود احترام کنید «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً» و از طرف مادران و پدران هم احترام آنها اختصاصی به پدران و مادران مسلمان ندارد بلکه هر کس که پدر و مادر است باید مورد احترام فرزندان قرار گیرد چون در آیات سخن از «والدین» است بدون هیچ قیدی به ایمان و اسلام. سوره نعمان 15 (( وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً )) در این آیه با آن‌که پدر و مادر کافر هستند و فرزند را دعوت به کفر می‌کنند خداوند فقط در این مورد اجازه عدم اطاعت داده است امّا با این حال می‌فرماید: ولو این‌که آنها کافرند ولی با آنها در دنیا به طور شایسته‌ای رفتار کن. 4? سفارش به فرزندان شده نه والدین: در قرآن آیات زیادی تأکید بر رعایت حقوق پدر و مادر آمده است امّا به والدین نسبت به فرزندان سفارش کمتر می‌شود مگر در مورد نهی از کشتن فرزندان که یک عادت شوم و زشت در عصر جاهلیت بود. این هم به خاطر آن است که پدر و مادر به حکم عواطف نیرومندشان کمتر ممکن است فرزندان خود را فراموش کنند در حالی که زیاد اتفاق می‌افتد که فرزندان پدر و مادر خود را مخصوصاً در دوران پیری فراموش کنند. 5? شکر والدین هم ردیف شکر خدا: «أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ» (( (به او توصیه کردم) که برای من و پدر و مادرش شکر به جا آور )) همان طور که ملاحظه می‌شود در این آیه خداوند و شکر والدین در یک ردیف قرار گرفته‌اند، لذا امام رضا ـ علیه السلام ـ می‌فرماید: خدا امر فرموده به شکرگذاری از خودش و برای والدین، پس اگر کسی والدین را شکر نکند خدا را هم نمی‌کند. یکی از آثار مهم احترام و نیکی کردن به پدر و مادر: غفران الهی: خداوند در سوره اسراء بعد از آنکه دستور می‌دهد که نسبت به پدر و مادر نیکی و احترام و خضوع داشته باشید بعد از آن می‌فرماید: «ربکم اعلم بما فی نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفورا.» «خدا به آنچه در دلهای شما است از خود شما آگاهتر است اگر همانا در دل اندیشه صلاح دارید خدا هرکه را با نیت پاک به درگاه او تضرع و توبه کند البته خواهد بخشید.» احترام به والدین در قرآن در قرآن ،آیاتی با مضمون نیکی به والدین (و بالوالدین احسانا) وجود دارد آیا طبق این آیات اطاعت از پدر و مادر واجب است؟! در زیر به بیان این مورد اشاره می کنیم : سوره اسراء 23 و 24 (( وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً (23) وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً )) (( پروردگارت مقرّر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو نزد تو به پیرى رسیدند، به آنان «اف» مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجیده و بزرگوارانه سخن بگو . و از روى مهربانى و لطف، بالِ تواضع خویش را براى آنان فرودآور و بگو: پروردگارا! بر آن دو رحمت آور، همان گونه که مرا در کودکى تربیت کردند )) نکته‏ ها: در احادیث، در مورد احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نکوهش به عمل آمده است: پاداش نگاه رحمت به والدین، حج مقبول است. رضایت آن دو رضاى الهى و خشم آنان خشم خداست. احسان به پدر و مادر عمر را طولانى مى‏کند و سبب مى‏شود که فرزندان نیز به ما احسان کنند. در احادیث آمده است: حتّى اگر تو را زدند، تو «افّ» نگو، خیره نگاه مکن، دست بلند مکن، جلوتر از آنان راه نرو، آنان را به نام صدا نزن، کارى مکن که مردم به آنان دشنام دهند، پیش از آنان منشین و پیش از آنکه از تو چیزى بخواهند به آنان کمک کن. مردى مادرش را به دوش گرفته طواف می داد، پیامبر را در همان حالت دید، پرسید: آیا حقّ مادرم را ادا کردم؟ فرمود: حتّى حقّ یکى از ناله ‏هاى زمان زایمان را ادا نکردى. از پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله سؤال شد: آیا پس از مرگ هم احسانى براى والدین هست؟ فرمود: آرى، از راه نماز خواندن براى آنان و استغفار برایشان و وفا به تعهّداتشان و پرداخت بدهی هایشان و احترام دوستانشان. مردى از پدرش نزد پیامبر شکایت کرد. حضرت پدر را خواست و پرسش نمود، پدر پیر گفت: روزى من قوى و پولدار بودم و به فرزندم کمک مى‏کردم، امّا امروز او پولدار شده و به من کمک نمى‏کند. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله گریست و فرمود: هیچ سنگ و شنى نیست که این قصه را بشنود و نگرید! سپس به آن فرزند فرمود: «انت و مالک لابیک» تو و دارایى‏ات از آنِ پدرت هستید. در حدیث آمده است: حتّى اگر والدین فرزند خود را زدند، فرزند بگوید: «خدا شما را ببخشد» که این کلمه همان «قول کریم» است. احسان به والدین، از صفات انبیاست. چنان که در مورد حضرت عیسى علیه السلام، توصیفِ «بَرًّا بِوالِدَتِی» و در مورد حضرت یحیى علیه السلام «بَرًّا بِوالِدَیْهِ» آمده است. والدین، تنها پدر و مادر طبیعى نیستند. در برخى احادیث، پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السلام پدر امّت به حساب آمده ‏اند. هم چنان که حضرت ابراهیم، پدر عرب به حساب آمده است. «مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ» . اگر والدین توجّه کنند که پس از توحید مطرحند، انگیزه‏ى دعوت فرزندان به توحید در آنان زنده مى‏شود. «قَضى‏ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» پیام‏ها: 1- توحید، در رأس همه‏ى سفارش‏هاى الهى است. «قَضى‏ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ» 2- خدمتگزارى و احسان به پدر و مادر، از اوصاف موحّد واقعى است. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» 3– فرمانِ نیکى به والدین مانند فرمانِ توحید، قطعى و نسخ نشدنى است. «قَضى‏» 4 – احسان به والدین در کنار توحید و اطاعت از خداوند آمده است تا نشان دهد این کار، هم واجب عقلى و وظیفه‏ى انسانى است، هم واجب شرعى. «قَضى‏ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» 5- نسل نو باید در سایه‏ى ایمان، با نسل گذشته، پیوند محکم داشته باشند. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» 6 – در احسان به والدین، مسلمان بودن آنها شرط نیست. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» 7 – در احسان به پدر و مادر، فرقى میان آن دو نیست. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» 8 – نیکى به پدر و مادر را بى‏واسطه و به دست خود انجام دهیم. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» 9 – احسان، بالاتر از انفاق است و شامل محبّت، ادب، آموزش، مشورت، اطاعت، تشکّر، مراقبت و امثال اینها مى‏شود. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» 10 – احسان به والدین، حدّ و مرز ندارد. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (نه مثل فقیر، که تا سیر شود، و جهاد که تا رفع فتنه باشد و روزه که تا افطار باشد.) 11 – سفارش قرآن به احسان، متوجّه فرزندان است، نه والدین. «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»زیرا والدین نیازى به‏سفارش ندارند و به طور طبیعى به فرزندان خود احسان مى‏کنند. 12- هر چه نیاز جسمى و روحىِ والدین بیشتر باشد، احسان به آنان ضرورى‏تر است.«یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ» 13- پدر و مادر سالمند را به آسایشگاه نبریم، بلکه نزد خود نگهداریم. «عِنْدَکَ» 14 – وقتى قرآن از رنجاندن سائل بیگانه‏اى نهى مى‏کند، «أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ»تکلیف پدر و مادر روشن است. «وَ لا تَنْهَرْهُما» 15- هم احسان لازم است، هم سخن زیبا و خوب. «إِحْساناً … قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً»(بعد از احسان، گفتار کریمانه مهم‏ترین شیوه‏ى برخورد با والدین است.) 16- در احسان به والدین و قول کریمانه، شرط مقابله نیامده است. یعنى اگر آنان هم با تو کریمانه برخورد نکردند، تو کریمانه سخن بگو. «وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً» 17- فرزند در هر موقعیّتى که هست، باید متواضع باشد و کمالات خود را به رُخ والدین نکشد. «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ» 18- تواضع در برابر والدین، باید از روى مهر و محبت باشد، نه ظاهرى و ساختگى، یا براى گرفتن اموال آنان. «وَ اخْفِضْ لَهُما … مِنَ الرَّحْمَةِ» 19- فرزند باید نسبت به پدر مادر، هم متواضع باشد، هم برایشان از خداوند رحمت بخواهد. «وَ اخْفِضْ … وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما» 20- دعاى فرزند در حقّ پدر و مادر مستجاب است، و گر نه خداوند دستور به دعا نمى‏داد. «وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما» 21- دعا به پدر و مادر، فرمان خدا و نشانه‏ى شکرگزارى از آنان است. «قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما» 22- در دعا از کلمه «رَبِّ» غفلت نکنیم. «قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما» 23- رحمت الهى، جبران زحمات تربیتى والدین است. «رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی» گویا خداوند به فرزند مى‏گوید: تو رحمت خود را دریغ مدار، و از خدا نیز استمداد کن که اداى حقّ آنان از عهده‏ى تو خارج است. 24- گذشته‏ى خود، تلخى‏ها و مشکلات دوران کودکى و خردسالى را که بر والدین تحمیل شده است از یاد نبرید. «کَما رَبَّیانِی صَغِیراً» 25- پدر و مادر باید بر اساس محبّت فرزندان را تربیت کنند. «ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی» 26- انسان باید از مربّیان خود تشکّر و قدردانى کند. «ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی»



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم شفیعی ( شنبه 92/7/13 :: ساعت 9:7 صبح )
»» تکالیف والدین نسبت به فرزندان از منظر امام رضا(ع)

یکی از سعادتهای خانواده، داشتن فرزند است و فرزندان به فضای خانه و خانواده، گرمی و نشاطِ خاصی می‌بخشند. به ندرت دیده می‌شود خانواده بی‌فرزند، در مسیر طبیعی خود سیر کند.


از این رو امام رضا(ع) فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْراً، لَمْ یُمِتْهُ حَتَّى یُرِیَهُ الْخَلَفَ؛[1] هرگاه خداوند، خیر بنده‌ای را بخواهد، او را نمی‌میراند تا اینکه جانشینش (فرزندش) را به او نشان دهد.»
هر یک از والدین و فرزندان نسبت به یکدیگر حقوق و تکالیفی دارند که باید به آن توجه کرده و به مرحله عمل برسانند. در این مقال سعی می‌شود تا به تکالیف والدین نسبت به فرزندان از منظر امام رضا(ع) پرداخته شود:
گفتن اذان و اقامه در گوش کودک

از سنتهای مهم و ارزشمند در ابتدای تولد، گفتن اذان و اقامه در گوش کودک است که امام رضا(ع) فرموده است: «إِذَا وُلِدَ مَوْلُودٌ فَأَذِّنْ فِی أُذُنِهِ الْأَیْمَنِ وَ أَقِمْ فِی أُذُنِهِ الْأَیْسَر؛[2] هر گاه فرزندی به دنیا آمد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او، اقامه بخوان.»
روایات اسلامى، فلسفة این عمل را در ابتدای تولد کودک، پناهی در برابر القائات و لغزشهای شیطانی ذکر کرده‌اند.[3]
ختنه، عقیقه، تراشیدن مو، و ...

در اسلام برای نوزاد، سنتهای گوناگونی همچون:‌ختنه، عقیقه، تراشیدن موهای سر، بهداشت، خواب و استراحت کودک و ... توصیه شده است. از امام رضا(ع) در این باره به شرح ذیل روایاتی صادر شده است.


آن حضرت(ع) دربارة ختنه فرموده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ9 اخْتِنُوا أَوْلَادَکُمْ یَوْمَ السَّابِعِ فَإِنَّهُ أَطْهَرُ وَ أَسْرَعُ لِنَبَاتِ اللَّحْمِ؛[4] حضرت رسول9 فرموده است: فرزندان خود را روز هفتم تولد ختنه کنید؛ زیرا این پاک‌تر است و موجب می‌شود زودتر گوشت بروید.»
همچنین دربارة عقیقه و تراشیدن موی سر، حضرت امام رضا(ع) به مأمون در نامه‌ای می‌نویسد: «وَ الْعَقِیقَةُ عَنِ الْمَوْلُودِ الذَّکَرِ وَ الْأُنْثَى وَاجِبَةٌ وَ کَذَلِکَ تَسْمِیَتُهُ وَ حَلْقُ رَأْسِهِ یَوْمَ السَّابِعِ وَ یُتَصَدَّقُ بِوَزْنِ شَعْرِهِ ذَهَباً أَوْ فِضَّةً؛ عقیقه برای مولود پسر و دختر واجب است. همچنین نامگذاری فرزند واجب است و تراشیدن سرش در روز هفتم ولادت، و به وزن موی او صدقه داده شود، طلا یا نقره.»
البته در کتب فقهی مراجع محترم از این امور به‌عنوان امور واجب نام نبرده‌اند و امر در روایت را دال بر وجوب نگرفته‌اند.


آن حضرت(ع) دربارة بهداشت کودک نیز فرموده است:«قَالَ النَّبِیُّ9 اغْسِلُوا صِبْیَانَکُمْ مِنَ الْغَمَرِ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ یَشَمُّ الْغَمَرَ، فَیَفْزَعُ الصَّبِیَّ فِی رُقَادِهِ وَ یُتَأَذَّى بِهِ الْکَاتِبَانِ؛[5] حضرت رسول(ص) فرمود: کودکان خود را از آلودگی ناشی از چربی بشویید و پاکیزه کنید؛ زیرا شیطان، بوی چربی را استشمام می‌کند و در خواب، کودک را به وحشت می‌اندازد و فرشتگان موکّل او، آزار می‌بینند.»
تغذیه از شیر مادر

معمولاً تا زمانی که کودک، استعدادِ هضم غذاهای متنوع را پیدا نکرده است، بهترین غذای کودک، شیر مادر است؛ هر چند امروزه، به این امر، کم‌تر توجه می‌شود؛ ولی اولیای دین، به ویژه پیامبر اکرم(ص) درباره جایگاه شیر مادر توجهی خاص داشته‌اند.
امام رضا(ع) در این‌باره می‌فرماید: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَیْسَ لِلصَّبِیِّ لَبَنٌ خَیْرٌ مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ؛[6] حضرت رسول فرموده است: برای کودک، شیری بهتر از شیر مادرش نیست.»
انتخاب نام نیک

یکی از حقوق مسلّم کودک بر والدین، انتخاب نام نیک و شایسته برای اوست.
اهمیت این موضوع به قدری است که در متون اسلامى، فصل جداگانه‌ای به نام «باب الاسماء والکنى؛ باب اسمها و کینه‌ها» و «باب نامگذاری» وجود دارد. در واقع پدر و مادر باید قبل از تولد برای فرزند خود نام زیبایی انتخاب کنند که در طول زندگى، سبب عقده و شرمندگی نشود؛ بلکه از مظاهر تجلی شخصیت وی باشد.


امام رضا(ع) فرموده‌اند: «سَمِّهِ بِاَحْسَنِ الْأَسْمَاءِ وَ کَنِّه بِأَحْسَنِ الْکُنَى؛[7] فرزند خود را به بهترین اسم و کنیه نامگذاری کن.» امام رضا(ع) دربارة اهمیت نامگذاری فرزندان به نامهای نیکو می‌فرماید: «لَا یَدْخُلُ الْفَقْرُ بَیْتاً فِیهِ اسْمُ مُحَمَّدٍ أَوْ أَحْمَدَ أَوْ عَلِیٍّ أَوِ الْحَسَنِ أَوِ الْحُسَیْنِ أَوْ جَعْفَرٍ أَوْ طَالِبٍ أَوْ عَبْدِ اللَّهِ أَوْ فَاطِمَةَ مِنَ النِّسَاءِ؛[8] در خانه‌ای که کسی به نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله و از زنان به نام فاطمه وجود داشته باشد، فقر و تنگدستی راه نخواهد یافت.»


و یا در اهمیت نام «محمد»‌فرموده است:‌«الْبَیْتُ الَّذِی فِیهِ مُحَمَّدٌ یُصْبِحُ أَهْلُهُ بِخَیْرٍ وَ یُمْسُونَ بِخَیْر؛[9] خانه‌ای که در آن محمد باشد، اهل آن خانه بامداد و شامگاهشان با خیر و برکت، توأم خواهد بود.»
گشودن دهان بچه‌با آب فرات یا عسل

یکی دیگر از سنتهای مستحبی که امام رضا(ع) به آن توجه نموده، این است که دهان فرزند را پس از تولد، با آب فرات و یا عسل بگشایند.


آن امام همام در این رابطه فرموده‌اند: «وَ حَنِّکْهُ بِمَاءِ الْفُرَاتِ اِنْ قَدَرْتَ عَلَیْهِ اَوْ بِالْعَسَلِ سَاعَه یُولَدُ؛[10] اگر توانستی دهان بچه را با آب فرات یا با عسل بگشا، در ساعتی که به دنیا آمده است.» این دستور، دقت دین مبین اسلام را می‌رساند که برای لحظه، لحظه زندگی برنامه دارد؛ حتی برای چگونگی بازگشایی دهان کودک.
جدیت در تعلیم و تربیت

دوران جوانى، دورانی پر از بحران و آشوب است، روح جوانان به مقتضای دورة جوانی همچون دریای خروشانی است که همواره متلاطم و طوفانی است و دارای جزر و مدهای سریع و پی‌درپی است. جوانان، روحی حسّاس، سریع التأثیر و پرتوقّع دارند، میل به کمال در آنها شدید است؛ ولی معمولاً راه سعادت را نمی‌دانند؛ از اینرو بیش از همه، محتاج به هدایت‌اند. اگر از راهنمایی محروم شوند، بر اثر طغیان غرایز به سوی بدبختی و گناه سقوط می‌کنند. برای اصلاح حال جوانان و نوجوانان، راهی جز آموزش دادن دستورها و قوانین نجاتبخش دین مقدس اسلام نیست. پس بر اولیای محترم لازم است اولاً: خود با تعالیم روحبخش اسلام آشنایی داشته باشند؛ ثانیاً: به آن تعالیم عمل کنند و ثالثاً: عشق و علاقة به فراگیری تعالیم مذهبی را در فرزندان نهادینه کنند و با تشویق و تنبیه، راه وصول به این هدف را برای آنها هموار کنند.
امام رضا(ع) دربارة اهمیت آموختن تعالیم دینی برای جوانان می‌فرماید: «لَوْ وَجَدْتُ شَابّاً مِنْ شُبَّانِ الشِّیعَةِ لَا یَتَفَقَّهُ لَضَرَبْتُهُ عِشْرُونَ سَوْطا؛[11] اگر جوانی از جوانان شیعه را بیابم که در مقام فراگیری دانش دین نباشد (برای تنبیه او) بیست تازیانه بر او خواهم زد.»
این روایت نشان می‌دهد که هر فردی از مسلمانان باید با آموزه‌های دینی آشنا باشد، یا به روش اجتهادی و یا تقلیدى. در غیر این صورت، اهل‌بیت: آنها را ملامت می‌کنند.
آموزش قرآن

یکی دیگر از راههای تعالی و رشد معنویت و باورهای دینی در خانواده، همجواری و در محضر قرآن بودن است؛ و به طُرق گوناگون باید تعالیم قرآن، در بین افراد خانواده شناخته شده و عمل شود.
امام رضا(ع) فرموده است:
«اجْعَلُوا لِبُیُوتِکُمْ نَصِیباً مِنَ الْقُرْآنِ فَإِنَّ الْبَیْتَ إِذَا قُرِئَ فِیهِ الْقُرْآنُ یُسِّرَ عَلَى أَهْلِهِ وَ کَثُرَ خَیْرُهُ وَ کَانَ سُکَّانُهُ فِی زِیَادَة؛[12] برای خانه‌های خود، بهره‌ای از قرآن کریم، قرار دهید؛ زیرا در خانه‌ای که قرآن قرائت شود، گشایش برای ساکنانش فراهم آید وخیرش فراوان شود و اهل خانه در برکت و فزونی باشند.»



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم شفیعی ( سه شنبه 92/6/26 :: ساعت 11:5 صبح )
»» کار و کسب در آمد در نگاه امام رضا علیه السلام

هر کس صبح و شام کند، در حالى که تندرست و داراى امنیت و آرامش خاطر باشد و قوت روزانه خود را داشته باشد، گویا که همه دنیا براى او فراهم است.

کار و کوشش و یاری خدا

قال الرضا (علیه السلام) ان رجلا اتى النبى لیساله فسمعه وهو یقول: من سالنا اعطیناه ومن استغنى اغناه الله، فانصرف ولم یساءله، ثم عاد الیه فسمع مثل مقالته فلم یساءله، حتى فعل ذلک ثلاثا، فلما کان فى الیوم الثالث مضى واستعار فاءسا وصعد الجبل فاحتطب وحمله الى السوق فباعه بنصف صاع من شعیر فاکله هو وعیاله ثم ادام على ذلک حتى جمع ما اشترى به فاءسا ثم اشترى بکرین وغلاما وایسر، فصار الى النبى (صلى الله علیه و آله و سلم) فاخبره، فقال النبى (صلى الله علیه و آله و سلم): الیس قد قلنا من سال اعطیناه ومن استغنى اغناه الله. (1)

امام رضا (علیه السلام) فرمود:

مردى از شدت فقر و تنگدستى نزد پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) آمد که از آن حضرت تقاضاى کمک نماید. شنید که رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) مى‌فرماید: هر کس از ما س?ال کند، به او عطا مى‌کنیم و هر کس از س?ال کردن بى نیاز شود، خداوند او را غنى و مالدار کند. برگشت و س?ال نکرد.

براى بار دوم نزد پیامبر آمد. همان سخن (قبلى) پیامبر را شنید و نیاز خود را مطرح نساخت.

براى روز سوم نیز همین ماجرا تکرار شد تا اینکه مرد، به فکر افتاد که به وسیله کار و کوشش خود را از دیگران بى نیاز کند، لذا تبرى عاریه گرفت و به کوه رفت و هیزم فراهم کرد و به بازار برد و فروخت، به نیم صاع جو، خود و عیالش آن را خوردند، وى کار خود را همچنان ادامه داد (تا زندگیش به سامان رسید و آنچنان بالا گرفت) که توانست تبر، دو شتر بارکش و غلامى‌بخرد و ثروتمند شود.

وى آنگاه نزد رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) آمد و حضرت را از ماجراى ثروتمند گشتن خویش، باخبر ساخت.

پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود:

((آیا ما نگفته بودیم که هر کس از ما س?ال کند، به او عطا مى‌کنیم و هرکس (با کار و کوشش) خود را از س?ال کردن بى نیاز نماید، خداوند او را بى نیاز خواهد ساخت)).

اهمیت شیوه انجام کار

قال على بن موسى الرضا (علیه السلام):

من طلب الامر من وجهه لم یزل، فان زل لم تخذله الحیلة. (2)

امام رضا (علیه السلام) فرمود:

هر کس کارى را از راه آن طلب کند، پایش نمى‌لغزد، اگر بلغزد چاره آن او را خوار نگرداند.

اول فکر بعد عمل قال على بن موسى الرضا (علیه السلام): قال على (علیه السلام):

التدبیر قبل العمل یومنک من الندم. (3)

امام رضا (علیه السلام) فرمود: حضرت على (علیه السلام) فرمود:

 ((قبل از اینکه کارى را شروع کنى، در اطراف آن نیک تامل کن تا شما را از پشیمانى نگهدارى کند)).

قناعت قال على بن موسى الرضا (علیه السلام): القناعة تجتمع الى صیانة النفس وعز القدر وطرح موونة الاستکثار والتعبد لاهل الدنیا. (4)

امام رضا (علیه السلام) فرمود: قناعت نفس آدمى را از خطا و لغزش نگاه مى‌دارد و موجب مى‌شود که انسان در جمع ثروت نپردازد و خود را در نزد اهل دنیا خاضع و حقیر نکند، (قناعت باعث خویشتندارى و ارجمندى، و آسوده شدن از زحمت فزون خواهى، و بندگى در برابر دنیاپرستان است).

آرامش درونی قال الرضا (علیه السلام): من اصبح وامسى معافى، فى بدنه، آمنا فى سربه عنده قوت یومه، فکانما حیزت له الدنیا. (5)

امام رضا (علیه السلام) فرمود: ((هر کس صبح و شام کند، در حالى که تندرست و داراى امنیت و آرامش خاطر باشد و قوت روزانه خود را داشته باشد، گویا که همه دنیا براى او فراهم است)).

1- بحارالانوار (1)، جلد 75، ص 108

2- بحارالانوار، جلد 78، ص 356

3- مسند الامام الرضا، جلد 1، ص 293

4- مسند الامام الرضا، جلد 1، ص 272

5- جامع السعادات، جلد 2، ص 48



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم شفیعی ( سه شنبه 92/6/12 :: ساعت 9:33 صبح )
»» شکوائیه مسجد

روایتی را از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کردیم که راوی آن جابر بن عبدالله انصاری بود. او گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود:
«یَجِی‏ءُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَلَاثَةٌ یَشْکُونَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» روز قیامت سه شاکی از ظلمی که در حق آنها شده است به درگاه الهی شکایت می کنند؛ «الْمُصْحَفُ وَ الْمَسْجِدُ وَ الْعِتْرَةُ» آن سه عبارتند از قرآن کریم، مسجد و خاندان مطهر رسول الله علیهم صلوات الله.

«یَقُولُ الْمَسْجِدُ یَا رَبِّ عَطَّلُونِی وَ ضَیَّعُونِی»(1)؛ در آن روز مسجد به پیشگاه عدل الهی عرضه می دارد: پروردگارا! مرا رها کردن؛ به تعطیلی کشاندند و در اثر بی توجهی به من مرا نابود کردند.

همانگونه که در متن شکوائیه ملاحظه می شود مسجد از دو امر شکایت می کند یکی تعطیلی و دیگری تضییع و نابودی است؛ بالطبع شکایت مسجد هم متوجه کسانی خواهد شد که مرتکب این دو معصیت شده اند.

تعطیلی مسجد به دو شکل ممکن است رخ دهد یکی اینکه عملا در آن را ببندند و از ورود افراد به آن جلوگیری کنند همانند کاری که عربستان با مسجد امیرالمومنین علیه السلام و مسجد فاطمه زهرا سلام الله علیها کرده است و با بستن و ایجاد مانع از ورود مسلمانان به این مساجد جلوگیری می کند.(2)

این شکل از تعطیلی می تواند به صورت بسته نگه داشتن مساجد در وقت نماز و یا بستن آن بلافاصله بعد از اتمام نماز جماعت نیز تحقق پیدا کند.

شکل دیگری که می تواند مصداق به تعطیلی کشاندن مسجد شود نوع رفتار و مدیریت اهالی مسجد است که باعث می شود مردم رغبتی به حضور در آن مسجد نداشته باشند و این امر به مرور سبب خالی شدن مسجد از نمازگزار شده و عملا آن مسجد را به تعطیلی می کشاند؛ رفتارهایی نظیر برخورد تند و خشن پیرمردان و پیرزنان مسجد با جوانان و نوجوانانی که میهمانان جدید خانه خدایند و چندان از آداب و احکام مسجد اطلاع ندارند و به سبب شور نشاط نوجوانی قدری نیاز به تحمل دارند.

همانگونه که در متن شکوائیه ملاحظه می شود مسجد از دو امر شکایت می کند یکی تعطیلی و دیگری تضییع و نابودی است؛ بالطبع شکایت مسجد هم متوجه کسانی خواهد شد که مرتکب این دو معصیت شده اند

این سوء رفتارها ممکن است به نوعی از امام جماعت مسجد هم دیده شود؛ مانند حاضر نشدن به موقع برای نماز و یا طول دادن نماز و سخنرانی های گرویی در بین دو نماز. بر اهل فن پوشیده نیست که خلوتی و یا در آستانه تعطیلی برخی مساجد ما معلول این علتهای به ظاهر پیش پا افتاده هستند که درمان آنها کمی دقت و قدری حوصله را طلب می کند.

این هشدار امام صادق علیه السلام را همه باید جدی بگیرند به خصوص متولیان و همسایگان مسجد که فرمود: یکی از شاکیان در قیامت «مَسْجِدٌ خَرَابٌ لَا یُصَلِّی فِیهِ»(3) مسجد ویرانی است که در آن نماز خوانده نمی شود.

امیرالمومنین علیه السلام در سخنی که درباره آینده امت اسلامی است چنین می گوید:

زمانی خواهد آمد که «لَا یَبْقَى فِیهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ» در جامعه تنها آثار ضعیفی از قرآن و یا به تعبیری تنها نوشته های قرآن باقی می ماند و دیگر هیچ. وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ و از اسلام تنها نامی می ماند و دیگر هیچ.

این هشدار امام صادق علیه السلام را همه باید جدی بگیرند به خصوص متولیان و همسایگان مسجد که فرمود: یکی از شاکیان در قیامت «مَسْجِدٌ خَرَابٌ لَا یُصَلِّی فِیهِ»(3) مسجد ویرانی است که در ن نماز خوانده نمی شود

«وَ مَسَاجِدُهُمْ یَوْمَئِذٍ عَامِرَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى»؛ در آن روز مسجدها از نظر ساخت و ساز آباداند و به راه ولی از لحا0هدایتگری خرابند و ویران. ساکنان و آباد کنندگانش بدترین اهل زمینند، از آنان فتنه برخیزد و گناه در آنان لانه گیرد، آن که از فتنه‏ها کناره گرفته او را به آن باز مى‏گردانند، و هر که از آن عقب‏ مانده او را به سوى آن سوق مى‏دهند. خداوند سبحان مى‏فرماید: «به خود سوگند خورده‏ام که فتنه‏اى در میان آنان برانگیزم که خردمند در آن سرگردان شود» و براستى که پروردگار چنین کرده است و ما از پروردگار مى‏خواهیم از لغزشى که از ما سر مى‏زند، بگذرد.(4)  

این هشدار امام صادق علیه السلام را همه باید جدی بگیرند به خصوص متولیان و همسایگان مسجد که فرمود: یکی از شاکیان در قیامت «مَسْجِدٌ خَرَابٌ لَا یُصَلِّی فِیهِ»(3) مسجد ویرانی است که در آن نماز خوانده نمی شود.

امیرالمومنین علیه السلام در سخنی که درباره آینده امت اسلامی است چنین می گوید: زمانی خواهد آمد که «لَا یَبْقَى فِیهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ» در جامعه تنها آثار ضعیفی از قرآن و یا به تعبیری تنها نوشته های قرآن باقی می ماند و دیگر هیچ. وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ و از اسلام تنها نامی می ماند و دیگر هیچ

بی شک این وضعیت اسفناکی که امیرالمومنین علیه السلام از آن خبر داده است، جامعه ما و سایر جوامع اسلامی را تهدید می کند. این تهدید وقتی عملی می شود و چهره شومش را به نمایش می گذارد که اسلام واقعی از زندگی اکثری مردم رخت بربندد و ملاک بایدها و نبایدهای زندگی، خوشامدها و بدآمدهای دلی باشد. به این ملاک پَست، پُست ها و زد و بندهای داخلی و خارجی را هم می توان اضافه کرد. نتیجه اینکه در جامعه اسلامی، اسلامی دیده می شود که امیرالمومنین علیه السلام فرمود، فقط نامی که مردم و دولتمردان و حکومت آن را یدک می کشند و بس.

مسجد الاقصی

به جرأت می توان مصداق امروزی کلام امیرالمومنین علیه السلام، حکومتهای عرب منطقه اند که در رأس آنها می توان به عربستان اشاره کرد. کشوری که خود را پایتخت جهان اسلام می داند و در تیراژ میلیونی قرآن چاپ کرده و رایگان تقسیم می کند؛ مساجد گران و بی نظیری می سازد؛ اما در این مساجد سخنی علیه ظلم آمریکا گفته نمی شود؛ اما تا مجال باشد شیعه را رافضی خوانده و مردم را از خطر آن بیم می دهند تا مبادا کسی به صراط مستقیم هدایت شود. به کشور اسلامی قشون کشی کرده و مساجد را تخریب می کند و قرآن را آتش می زند؛ حلقه به گوش بودنش نسبت به دشمنان قسم خورده اسلام هم چیز تازه ای نیست که کسی نداند و از آن بی خبر باشد.

سخن پایانی همان است که امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: «وَ نَحْنُ نَسْتَقِیلُ اللَّهَ عَثْرَةَ الْغَفْلَةِ»؛ و ما از پروردگار مى‏خواهیم از لغزشی که از روی غفلت از ما سر مى‏زند، بگذرد. پس باید به هوش و به کوش بود؛ نواقص را برطرف و اشتباهات را جبران کرد و با گامهایی محکم و استوار به سمت ساخت جامعه ای حرکت کرد که عاری از این معایبی باشد که امیرمومنان علیه السلام هشدار داد.

 

پی نوشت ها:

1) وسائل‏الشیعة؛ ج 5 ص 202

2) از مشاهدات عینی نگارنده

3) الخصال ج1 ص142

4) نهج البلاغه کلمات قصار ش369

 

منبع: تبیان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم شفیعی ( پنج شنبه 92/6/7 :: ساعت 10:20 صبح )
»» توصیه های پزشکی امام رضا علیه السلام برای شهریور و روزهای پایانی

 امام رضا علیه السلام ضمن توصیه کلی به رعایت اعتدال در مصرف غذاها می فرماید: در تابستان غذای خنک تناول کنید و در زمستان غذای گرم، و در دو فصل دیگر غذاهای معتدل. اما توصیه های مخصوصی هم برای شهریورماه دارند.

در طب سنتی ماه آب تقریبا همزمان با شهریورماه است و به صورت دقیق تر از 22 مرداد تا 22 شهریور را شامل می شود. بر اساس آموزه های طب اسلامی، برای نگهداری تندرستی و پیشگیری از بیماری ها ی مختلف، بکار بستن تدابیر متناسب با هر فصل در گذر سال از اهمیت به سزایی برخوردار است. امری که امام رضا علیه السلام هم به آن توجه داده اند. آن حضرت می فرماید: غذایت را به اندازه عادتت و مطابق با محل زندگی و نوع فعالیت و زمانی که در آن به سر می بری، با خوردن سبکترین غذاهایی که می خوری آغاز کن . هر دو روز سه وعده غذا بخور و در حالی که هنوز اشتها داری باید دست از غذا خوردن بکشی.
امام رضا (ع) برای ماه آب که تقریبا مطابق شهریور است در طب الرضا می فرماید: آب سی و یک روز است، بادهای سموم دراین ماه شدید می شود. هنگام شب زکام به هیجان می آید باد شمال وزیدن می گیرد دراین ماه مزاج به ترید وچیزهای مرطوب خوردن صالح وسالم می گردد.(1)
همانطور که اشاره شد امام رضا (ع) احتمال ابتلا به زکام در این ایام را دور از انتظار ندانسته اند. بنا بر این یکی از ناراحتی های پایانی فصل تابستان ممکن است ابتلا به زکام باشد. امام رضا(ع) در بیانی دیگر برای پیشگیری از این بیماری در فصل تابستان می فرمایند: مَن أرادَ دَفَعَ الزُّکامِ فِی الشِّتاءِ أجمَعَ ، فَلیَأکُل کُلَّ یَومٍ ثَلاثَ لُقَمِ شَهدٍ ؛ هر کس مى‏خواهد در همه زمستان از زکام ایمن بماند ، هر روز ، سه لقمه عسل با موم آن بخورد .(2)
و همچنین می فرماید: وإذا جاءَ الزُّکامُ فِی الصَّیفِ ، فَلیَأکُل کُلَّ یَومٍ خِیارَةً واحِدَةً ، وَلیَحذَرِ الجُلوسَ فِی الشَّمسِ ؛ امّا اگر زکام در تابستان پیش آید ، در هر روز ، یک خیار بخورد و از نشستن در آفتاب ، خوددارى ورزد .(3)
امام رضا (ع) برای ماه آب همچنین خوردن ماست را نافع دانسته اند و در ادامه فرموده اند : همچنین ازخوردن مسهل، رنج ومشقت جوارح راباید کم کرد و ازگلهای خنک بهره مند شد.
بنابراین یکی دیگر از توصیه های امام (ع) برای این ایام استفاده از ماست است . باید دانست که ماست نه تنها یک میان وعده غذایى سریع، آسان و مغذى است که در تمام طول سال موجود است و در کشورهایى که از ماست در وعده هاى غذایى شان استفاده مى کنند، طول عمر مردم آن کشورها بیشتر است.
متخصصین تغذیه می گویند یکى از فواید ماست تقویت توانایى بدن در تشکیل استخوان ها است. ماست و همچنین شیر گاو حاوى پروتئین خاصى هستند که به رشد بدن و نیز تقویت فعالیت سلولهاى استخوان ساز در بدن کمک مى کند.
در طب اسلامی هم که برگرفته از آیات و روایات و بدور از تفسیر به رای است?هیچگاه از خوردن ماست منع نشده است.بلکه برای استفاده از آن با توجه به مزاج افراد تدبیر ویژ ه ای در نظر گرفته شده است.
مطابق روایات ائمه (ع) هموراه از ماست استفاده می کرده اند. در همین زمینه در روایت داریم که: عن أبی الحسن الرضا علیه السلام قال: من أراد الماست و لا یضرهُّ فلیصبَّ علیها الهاضوم، قلت: و ما الهاضوم؟ قال: النانخواه.امام رضا فرمود: هر کس مایل به خوردن ماست است و نیز مى خواهد که زیانى به او نرسد آن را با زنیان مصرف کند. دستورى که از روایت فهمیده می شود تعادل بین اغذیه از نظر مواد غذایى است که این خود اصل بسیار اهمیتى در سلامت بدن است. چرا که ماست براى اشخاص سرد مزاج خوب نیست و رطوبت را زیاد مى کند ولى زنیان به اصطلاح ، طبعى گرم دارد لذا بین هر دو تعادل غذایى برقرار مى شود. (4)
امام رضا (ع) همچنین برای این ماه بهره مندی از گلهای سرد و خنک را توصیه کرده اند. البته مطابق توصیه آن حضرت بوییدن گل نرگس خود خاصیت ایمنی در برابر زکام را هم داراست.

امام رضا (ع) می فرماید: وَلیشُمَّ النَّرجِسَ ؛ فَإِنَّهُ یأمَنُ الزُّکامَ ، وکذلِک الحَبَّةُ السَّوداءُ،؛ گل نرگس ببویید؛ زیرا از زکام، ایمنى مى‏بخشد و همچنین است سیاه دانه.(5)

پانوشتها:
1. طب الرضا – طب و بهداشت از امام رضا (ع) ص 53
2. بحار الأنوار ، جلد 62 ، صفحه 324
3. دانش نامه احادیث پزشکی : 1 / 110
4. الکافی 6 ر 328
5. طبّ الإمام الرضا علیه‏السلام ، صفحه 38 ، بحار الأنوار ، جلد 62 ، صفحه 324

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم شفیعی ( یکشنبه 92/6/3 :: ساعت 10:24 صبح )
»» تاثیر ذکر سبحان الله و ثواب آن

یکی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راه های سیر و سلوک ، ذکر است؛ یعنی مترنّم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حُسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیرباران یاد حق.

 

898 تاثیر ذکر سبحان الله و ثواب آن

 ذکر خدا، از یاد بردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی  دل می زداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی ، ساحت دل را مکدّر می کند.ذکر خداوند آثار و ثمرات اعجاب آور و باشکوهی دارد.

یکی از بهترین اذکار ذکر تسبیح (سبحان الله) است که احادیث مختلفی وجود دارند که برای گفتن ذکر «سبحان الله» به تنهایی ثواب‌هایی قرار داده شده است:

 

1. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر که صد مرتبه سُبحانَ‏ اللَّه‏ بگوید، بهتر است از راندن صد شتر [که با خود به حج برد تا آنها را از براى خدا قربانی کند]».[1]

2.مردی از امام علی(علیه السلام) پرسید، اى ابو الحسن! تفسیر «سُبْحانَ‏ اللَّهِ‏» چیست؟ آن حضرت فرمود: «بزرگ‌داشتن عزّت و شکوه خداوند، بزرگ و پاک دانستن او از هر آلایشى که مشرکین به ساحت مقدّسش نسبت دهند، لذا هر وقت بنده‏اى این کلمه را بگوید همه فرشتگان‏ براى او طلب رحمت نمایند».[2]

 

3. امام باقر(علیه السلام) فرمود: «هر کس در مسجد خیف در منا صد مرتبه سبحان‏ اللَّه‏ بگوید خداوند تعالى ثواب آزاد کردن یک بنده، در نامه عمل او بنویسد».[3]

4? امام باقر(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر کس که سبحان‏ اللَّه‏ بگوید، خداوند درختى در بهشت برایش مى‏کارد».[4]

5? یونس بن یعقوب نقل مى‏کند که به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: آیا کسى که صد بار ذکر «سبحان اللَّه» را بگوید در زُمره کسانى است که، «ذکر و یاد خدا را بسیار کنند؟!»[5] فرمود: «بلى».[6]

عایشه گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پیش از رحلت این ذکر را بسیار مى فرمود: (خدایا) تو را تسبیح مى کنم و به ستایش و حمد تو مشغولم، از تو آمرزش ‍مى طلبم و توبه مى کنم

 پاداش گوینده سبحان الله

امام صادق (علیه السلام) از پدر و جد بزرگوارش حضرت امام (علیه السلام) روایت مى کند: نبى اکرم (صلی الله علیه و آله) در پاسخ مسائلى که مردى یهودى از آن حضرت پرسیده بود، ضمن حدیث طویلى فرمود: آن گاه که بنده سبحان الله بگوید، آنچه پایین تر از عرش خداست با او سبحان الله مى گویند و به گوینده ده برابر پاداش آنها داده مى شود و چون الحمدلله گوید، خداوند نعمت دنیا را به او کرامت کند تا نعمتهاى آخرت را ببیند، و آن سخنى است که بهشتیان هنگام ورود به بهشت مى گویند و همه سخنها در دنیا قطع مى شود به جز الحمدلله که قطع نمى گردد و آیه کریمه (احزاب ، 44): درود بهشتیان در روزى که به دریافت و دیدار پاداش خدا نایل مى شوند، سلام است به همین حقیقت اشارت دارد.(7)

 

پاداش در بهشت

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس که سبحان الله العظیم و بحمده بگوید درخت خرمایى براى وى در بهشت کاشته مى شود.(8)

مردی از امام علی(علیه السلام) پرسید، اى ابو الحسن! تفسیر «سُبْحانَ‏ اللَّهِ‏» چیست؟ آن حضرت فرمود: «بزرگ‌داشتن عزّت و شکوه خداوند، بزرگ و پاک دانستن او از هر آلایشى که مشرکین به ساحت مقدّسش نسبت دهند، لذا هر وقت بنده‏اى این کلمه را بگوید همه فرشتگان‏ براى او طلب رحمت نمایند»

 

ترازوى اعمال

امیرالم?منین على(علیه‌السلام) مى‌فرماید: تسبیح و سبحان الله گفتن یک نیمه از ترازوى اعمال را پر کرده و الحمدلله گفتن ترازوى اعمال را سرشار مى‌سازد و الله اکبر گفتن فاصله میان آسمان و زمین را پر مى‌کند.(9)

 

ذکر پیامبر (صلی الله علیه و آله) قبل از رحلت

عایشه گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پیش از رحلت این ذکر را بسیار مى فرمود: (خدایا) تو را تسبیح مى کنم و به ستایش و حمد تو مشغولم ، از تو آمرزش‍ مى طلبم و توبه مى کنم .(10)  

 

 

پی نوشت ها:

[1]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 2، ص 505، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.

[2]. شیخ صدوق، معانی الأخبار، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ص 9 – 10، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1403ق.

[3]. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 5، ص 269 – 270، م?سسة آل البیت(علیه السلام)، قم، چاپ اول، 1409ق.

[4]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 11، دار الشریف الرضی للنشر، قم، چاپ دوم، 1406ق.

[5]. «ذَکرَ اللَّهَ کثِیراً»؛ احزاب، 21?

[6]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 12?

[7]تفسیر المیزان ، ج 10، ص 17?

[8]- کنز العمال ، ج 1، ص 459?

[9]- مکارم الاخلاق ، ص 309?

[10]- صحیح مسلم ، ج 1، ص 351?

 

[ چهارشنبه سی ام مرداد 1392 ] [ 9:30 ] [ ابراهیم شفیعی ]


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم شفیعی ( چهارشنبه 92/5/30 :: ساعت 11:17 صبح )
»» راه درمان نگاه به نامحرم چیست؟

 

وقتی برای حفظ سلامت جنسی جامعه چشم می پوشی، بازهم نفعی هست که تو را به آن وا می دارد. اما راهی هست برای اینکه از حتی برای طمع به این نفع هم نباشد.


برای فرو بستن چشم هایم، بهانه ای زیباتر از اینکه خداوند گفته ای مومن به من! چشمت را از نگاه ناروا فرو بند، پیدا نکردم.


قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصنَعُونَ

به مردان با ایمان بگو: «دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند، که این براى آنان پاکیزه ‏تر است، زیرا خدا به آنچه مى‏ کنند آگاه است.»               سوره مبارکه نور – آیه 30


راه درمان (نگاه به نامحرم) چیست؟
راستی راه درمان این همه فساد و ابتذال و ناهنجاری و ولنگاری که در اجتماع ما مشاهده می شود،چیست؟!


پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) در کلامی حکیمانه و برخاسته از منطق وحی،فرمودند:باعِدوا بین انفاسِ الرّجال والنّساء فاِنًَه اذا کانت المعاینةُ واللّقاء کان الداءُ الّذی لا دواء له.


بین مردان و زنان(نامحرم) فاصله و جدایی بیندازید (تا کمتر با یکدیگر برخورد داشته باشند) زیرا هنگامی که مردان و زنان با هم تماس داشته باشند و رو در روی یکدیگر قرار گیرند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت.


انسان وقتی به خاطر خدا از لذت های زود گذر چشم ‏می پوشد و شهوت خود را مهار می کند ، خداوند در عوض برایش خوشی ها و لذت های کامل تری را نصیب می گرداند


نگاه نکردن به نامحرم فایده ای هم دارد؟اینکه ما به نا محرم نگاه نکنیم و چشم خود را از گناه حفظ کنیم علاوه بر اینکه تاثیر زیادی بر بالا بردن شخصیت دارد و ارزش اجتماعی ما را بالا می برد فواید بیشمار دیگری نیز دارد :


اول ـ رهای قلب از حسرت. کسی که چشم خود را برای دیدن نامحرم آزاد می گذارد حسرتش ‏بیشتر می گردد، آنچه را چشم به قلب انتقال می دهد مضر واقع می شود، چون چشم چیز هایی را می ‏بیند که رسیدن به آن در مقدور شخص نیست، او نمی تواند صبر کند و این نهایت رنج است.‏


دوم ـ چشم پوشیدن از نامحرم قلب را نورانی و روشن می سازد و این درخشش در چشم، روی و ‏دیگر اعضای بدن نمایان می گردد، مثل این اینکه نگاه نداشتن چشم ظلمت و افسردگی در پی دارد. ‏


سوم ـ نگاه داشتن چشم باعث صحت فراست و حواست انسان می گردد.


وقتی که قلب انسان با نور صحت و فراست منور گردید، همانند آیینه ‏جلا دارد می گردد که در آن معلومات همانگونه ای که هست تجلی می کند.


چهارم ـ دروازه های علم و دانش برای این شخص باز می گردد، اسباب کسب علم و معرفت ‏برایش به آسانی مهیا می گردند، این خود به سبب منور بودن قلب است، وقتی دل روشن می شود ‏حقیقت اشیاء در آن دیده می شود و برایش به سرعت تمام، شناخت دست می دهد.


چشم پوشیدن از نامحرم قلب را نورانی و روشن می سازد و این درخشش در چشم، روی و ‏دیگر اعضای بدن نمایان می گردد، مثل این اینکه نگاه نداشتن چشم ظلمت و افسردگی در پی دارد.


این شناخت و ‏معرفت از یکی به دیگری رسوب می کند. کسی هم که چشم خود را کنترل نکرد ، قلبش مکدر و تاریک می شود و دروازه های علم و معرفت به رویش بسته می شوند.‏


پنجم ـ این عمل به قلب قوت، ثبات و شجاعت می بخشد، خداوند متعال قدرت بصیرت را با ‏قدرت حجت و استدلال همگام به او می بخشد.


امام حسن علیه السلام می فرماید : پیروان هوا و هوس کسانی هستند که؛ اگر قاطر ها آنها را پایمال کنند و زیر ‏پای اسب ها شوند، باز هم سایه ی معصیت در دلهایشان است، خداوند از این ابا می ورزد که کسی ‏را خوار و ذلیل کند مگر کسانی را که نا فرمانی او را می کنند.‏


ششم ـ این عمل یک خوشحالی روانی به قلب می دهد که از لذت نظر به نامحرم به مراتب ‏خوبتر و زیباتر است، چون این شخص با دشمن خود یعنی شیطان قهر نموده، شهوت خود را لبیک ‏نگفته و بر نفس خود غالب آمده است.


انسان وقتی به خاطر خدا از لذت های زود گذر چشم ‏می پوشد و شهوت خود را مهار می کند ، خداوند در عوض برایش خوشی ها و لذت های کامل تری را نصیب می گرداند.‏



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم شفیعی ( یکشنبه 92/5/13 :: ساعت 10:17 صبح )
»» حضرت علی(ع) به کدامین گناه کشته شد؟

علی (علیه السّلام) :«به خدا سوگند بیت المال تاراج شده را هر کجا بیابم به صاحب اصلی آن باز می‌گردانم گرچه با آن ازدواج کرده، یا کنیزی خریده باشند، زیرا در عدالت گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت برای او گران آید، تحمل ستم برای او سخت تر است.»
حضرت علی(ع) به کدامین گناه کشته شد؟

 در تعابیری که درباره شهادت امام علی(علیه السّلام) بیان شده،‌ یکی از جملات معروف این است که «قتل لشدّه عدالته». اما سؤال اینجاست که چرا امیر مؤمنان(علیه السّلام) قربانی عدالت‌ورزی خود شد؟

عدالت خواهی علی (علیه السّلام)

در اسلام شرط عدالت فردی، حتی برای افراد عادی در صورتی که به مناصبی دست یابند ضروری است. عدالت قاضی، شاهد و امام جماعت از این قبیل اند. و فقدان عدالت در این افراد، تصدی ایشان در قضاوت، شهادت و امامت جماعت را نامشروع می‌سازد.در عین حال، قرآن همــواره عدل و مشتقــــات آن را به معنـی «عدالت اجتماعی» به کار برده است نظیر آیات ذیل:

و امرت لاعدل بینکم
(و فرمان یافته‌ام که میان شما عدالت کنم) «1»

و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل
(و چون میان مردم حکم کردید، به عدالت حکم کنید) «2»

در صورتی که مفهوم ظلم در موارد غیر اجتماعی نیز بکار رفته است. مانند:
ان الشرک ظلم عظیم
(همانا شرک به خداوندظلم عظیمی‌است) «3»

ربنا ظلمنا انفسنا
(پروردگارا ما به خود ظلم کردیم) «4»

در این مقال منظور از عدالتخواهی علی (علیه السّلام) نه‌این است که علی (علیه السّلام) در عرصه عدالت فردی، انسانی عادل بوده است و به «عدالت فقهی» «5» پایبند بوده است.

بلکه منظور عدالت اجتماعی است با این توضیح که عدالت علی (علیه السّلام) یعنی اینکه امیرالمؤمنین (علیه السّلام) نه تنها عادل بوده است و به عدالت رفتار می‌کرده است که خواهان اجرای عدالت در اجتماع نیز بوده است.

علی (علیه السّلام) تنها عادل نبود عدالتخواه بود …. در آیه کریمه قرآن نیز بر این نکته تاکید شده است کونوا قوامین بالقسط «6» قیام کنندگان به داد و عدل باشید.

قیام به قسط یعنی اقامه و به پاداشتن عدل و این غیر از عدل و این غیر از عادل بودن از جنبه شخصی است «7» اجرای عدالت در نظر امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) از آن رو مهم، ضروری و گریز ناپذیر است که اصلاح جامعه را در گرو آن می‌داند:

و من الناس من لایصلحها الا العدل «8»
توده را جز اجرای عدالت، چیزی اصلاح نمی‌کند.

علی (علیه السّلام) اجرای عدالت را زمینه ساز نابودی فساد اجتماعی می‌داند و داروی درد جوامع را اجرای عدلت می‌داند و از همین رو اجرای آن را به همه توصیه می‌کند و بر حاکمان ضروری می‌شمارد. و اگر خود خلافت را می‌خواست، برای آن بود که سنت رسول خدا را بر پای دارد و عدالت را بگمارد. نه آنکه دل به حکومت خوش کند و مردم را به حال خود واگذارد «9»

در نامه‌ای که هنگام خلافت ظاهری خود به عثمان پسر حنیف که از جانب او در بصره حکومت داشت نوشت و او را سرزنش کرد که چرا به میهمانیی رفته که توانگران در آن بوده اند نه مستمندان، گوید:

«بدین بسنده کنم که مرا امیر مؤمنان گویند و در ناخوشایندی‌های روزگار شریک مردم نباشم؟ یا در سختی زندگی بر ایشان نمونه‌ای نشوم؟» «10»

حضرت علی (علیه السّلام) رضایت عمومی‌اجتماع را در گرو اجرای عدالت می‌داند و عدالت را نه تنها تضمین کننده آرامش درونی افراد می‌داند که گنجایش ظرف عدالت را وسیع می‌داند، در حالیکه گستره ظلم را تنگ می‌شمرد.

می‌فرماید:
ان فی العدل سعه و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق «11»
«در عدالت گشایش برای عموم است، آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای او سخت تر است.»

عدالتخواهی در آموزه تشیع امری فراگیر است و ائمه، عمومأ به‌این موضوع با دیده ضرورت می‌نگریسته اند. امام سجاد (علیه السّلام) در ضمن دعای مکارم الاخلاق بسط و گسترش عدل و عدالت را از خداوند طلب می‌کند: و البسنی زینه المتقین فی بسط العدل «12»
اقامه عدل اگر چه از سوی یک یا چند نفر در جامعه مطلوب است ولی قدر و منزلت بزرگ در زمینه عدالت گستردگی و اقامه آن در سطح وسیع اجتماع است و از همین رو است که امام سجاد (علیه السّلام) توفیق گسترش آن را طلب می‌کند.

حضرت علی (علیه السّلام) همچنین در سفارشی به زیاد بن ابیه که وی را به جای عبدالله بن عباس، به فارس و شهرهای پیرامون آن حکومت داد، فرموده است:
«عدالت را بگستران، و از ستمکاری پرهیز کن، که ستم رعیت را به آوارگی کشاند و بیدادگری به مبارزه و شمشیر می‌انجامد.» «13»

آن حضرت در ضمن خطبه 87 می‌فرماید: «مگر من پرچم ایمان را در بین شما استوار نساختم ؟ و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهیتان ندادم؟ مگر پیراهن عافیت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم ؟ و نیکی‌ها را با اعمال و گفتار خود در میان شما رواج ندادم ؟»

«علی (علیه السّلام) هرگز در راه اجرای عدالت مسامحه را جایز نمی‌داند به ویژه در جائی که پای بیت المال در میان باشد می‌خروشد. وی درباره اموال فراوان بیت المال که یکی از حکام به بعضی از خویشاوندان خود بخشیده بود فرمود:

«به خدا سوگند بیت المال تاراج شده را هر کجا بیابم به صاحب اصلی آن باز می‌گردانم گرچه با آن ازدواج کرده، یا کنیزی خریده باشند، زیرا در عدالت گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت برای او گران آید، تحمل ستم برای او سخت تر است.» «14»

اگر در جامعه‌ایی این پندار غالب شود که روی آوری به عدالت و اجرای آن در هر شرایطی از وجود ستم در جامعه والاتر است، آن جامعه خود به اجرای عدالت خواهد پرداخت و مردم خود قیام به قسط خواهند کرد.

در روایتی از نبی مکرم اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمده است:

عدل ساعه خیر من عباده سبعین سنه «15»
(عدل یک ساعت از عبادت هفتاد سال برتر است.)

شاید بتوان از قرار گرفتن عدالت در برابر عبادت فردی در کلام رسول گرامی ‌اسلام (ص) چنین فهمید که عدالتی از هفتاد سال عبادت برتر و والاتر است که در اجتماع باشد و سبب گردد که عدل در جامعه گسترش یابد.

وجود عدالت در جامعه نه فقط برای تامین خدائی شدن انسانها و حرکت رو به بالای جامعه ضروری است که حتی ثبات و دوام حکومت به آن بستگی دارد:

امام علی (علیه السّلام):
فی العدل الاقتداء بسنه الله و ثبات الدول «16»
«در اجرای عدالت نه تنها اقتدا به سنت الهی نهفته است که ثبات حکومت و دولتها نیز در گرو آن است.»

در آموزه دیگری از نبی مکرم (ص) بقاء حکومت با کفر امکان پذیر دانسته شده ولی بقاء آن با ظلم ناممکن شمرده شده است.«17»

نمونه‌هایی از عدالت خواهی علی (علیه السّلام)

* دختر امیرالمؤمنین (علیه السّلام) گردنبندی از بیت المال به عاریه گرفت که پس از اندک زمانی آن را باز گرداند. آن حضرت بر مسئول بیت المال خشم گرفت و رو به دختر خویش فرمود: آیا همه زنانی که از مدینه به کوفه آمده اند اکنون، چنین گردنبندی دارند که تو می‌خواهی داشته باشی ؟ ای دختر علی مگذار شیطان بر تو مسلط شود. «18»

* پست و مقـــام تو طعمـــه‌ای ـ برای غـــارت ـ نیست بلکــه امانتی است در دست تو «19»

* محبـــوب ترین بنـــده خدا در نزد او بنـــده‌ای است که خود را به عدل ملتزم می‌داند. «20»

* من آن هنگام که به حاکمیت شما رسیدم چند درهم و اندکی لباس مندرس، که خانواده ام بافته بودند داشتم، حال اگر به هنگام پایان کار خویش بیش از این چیزی داشته باشم، خائن هستم و به جامعه و مردم خیانت کرده‌ام «21»

* راه حق و عدالت را بپیمایید، توده‌ها را ناراضی نکنید و اشراف بی تعهد و امتیاز طلب و سرمایه داران را از خود دور کنید «22»

* گاهی دوستان خیر اندیش آن حضرت به وی توصیه می‌کردند که به خاطر مصلحت از موضوع عدالت و مساوات در گذرد و آن حضرت پاسخ می‌فرمود:

«شما از من می‌خواهید که پیروزی را به قیمت تبعیض و ستمگری به دست آورم؟ از من می‌خواهید که عدالت را به پای سیاست و سیادت قربانی کنم ؟ خیر، سوگند به ذات خدا
که تا دنیا دنیا است چنین کاری نخواهم کرد و به گرد چنین کاری نخواهم گشت. «23»

* اگر شب را روی اشتر خارا بیدار مانم و در طوق‌های آهنین گرفتار، از این سو و از آن سویم کشند، خوشتر دارم تا روز رستاخیز بر خدا و رسول در آیم در حالی که بر بنده‌ای ستم کرده باشم.

به خدا عقیل را دیدم پریشان و سخت درویش، کودکانش از درویشی پریش. موی ژولیده و رنگشان تیره گردیده. از من خواست منی گندم بدو دهم. پی در پی آمد و گفته خود را تکرار کرد. گوش به سخنان او نهادم، پنداشت دین خود را بدو دادم.

آهنی گداخته را به تنش نزدیک ساختم فریاد برآورد. گفتم نوحه گران بر تو بگریند از آهنی که انسانی به بازیچه آن را گرم کرده می‌نالی و می‌خواهی مرا به آتش دوزخ بکشانی ؟ «24»

سخن آخر اینکه علی (علیه السّلام) مربی و امامی‌است که اهل ملل و ادیان عالم به عظمت او اقرار می‌کنند. ادیب جهانی مسیحی، جرج جرداق لبنانی، او را «صوت عدالت انسانی» می‌نامد و پنج جلد کتاب بی نظیر درباره او می‌نویسد و دست تمنا به سوی تاریخ می‌گشاید، و به تاریخ خطاب می‌کند:

آیا نمی‌شود ـ به نام تکرار تاریخ ـ یک علی بن ابیطالب دیگر به بشریت ارزانی داری ؟
چهره علی در‌ هاله‌ای اثیری، از عدالت و انسان دوستی، هر لحظه بر زندگی بشریت می‌تابد، و خون عدالت، که به هنگام «نماز صبح» از پیشانی نورانی او بر محراب ریخت، هر بامداد خورشید را بیدار می‌کند تا فریاد علی را همگان بشنوند: عدالت، عدالت …. و ســــرانجام این عدالت است که بر همه جا و همه چیز حاکم می‌گردد.«25»

اجرای عدالت از نظر علی (علیه السّلام) با نیت پاک و کاستن از طمع و افزودن بر ورع و پرهیزکاری میسر است. «26»

و سر انجام علی (علیه السّلام) به لقاء حق رسید و عدالت نگاهبان امین و بر پا دارنده مجاهد خود رااز دست داد.

منابع و ماخذ:
1. شورا / 15
2. نساء / 58
3. لقمان / 13
4. اعراف / 23
5. عادل در متون فقهی کسی است که گناه کبیره انجام ندهد و به انجام گناه‌های صغیره اصرار نو رزد و بر خلاف مروت عمل نکند.
6. نساء / 135
7. بیست گفتار / مرحوم مطهری / گفتار اول / ص 5
8. الحیاه / محمد رضا حکیمی‌/ ج 6 / ص 400
9. علی از زبان علی / سیدجعفر شهیدی / دفتر نشر فرهنگ اسلامی‌/ ص 42
10. نهج البلاغه / نامه 45
11. نهج البلاغه / خطبه 15
12.صحیفه سجادیه / دعای مکارم الاخلاق
13. نهج البلاغه / حکمت 476
14. نهج البلاغه / خطبه 15
15. میزان الحکمه / ج 6 / ص 79
16. غرر الحکم / ص 513
17. حدیث نبوی «ص»: الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم
18. ابن شهر آشوب مازندرانی / مناقب / ص 108
19. نهج البلاغه / نامه 5
20. نهج البلاغه / خطبه 87
21. مناقب / ج 2 / ص 98
22. نهج البلاغه / نامه 53
23. نهج البلاغه / خطبه 126
24. نهج البلاغه / خطبه 224 / ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی
25. با جاری صلابت اعصار / محمد رضا حکیمی‌/ بینات / سال 7 / ش 28 / ص 33 ـ 34
26. نهج البلاغه صبحی صالح / خطبه 15: استعن علی العدل بحسن النیه و قله الطمع و کثره الورع.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم شفیعی ( چهارشنبه 92/5/9 :: ساعت 8:4 صبح )
»» عدالت در خون غلتیده

 

از قبله می‌آیی و به سوی قبله می‌روی.

ای مرد هفتاد زخم، ای مرد اُحُد و بدر و خندق!

«کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست          

که تر کنند سر انگشت و صفحه بشمارند.»

عدالت‌ات را می‌بینم که به خون غلتیده است در محراب.

جهان، آبستن آشوبی دیگر است.

همه دنیا، پشت این در نشسته و سر بر زانوی اندوه و بی‌سرنوشتی خویش گذاشته. 

همه دنیا، پشت این در، محزون گریه می‌کند و دعایی هراسان مدام تکرار می‌شود و آن سوی در، تمام آبروی زمین، زخمی‌ و خسته، بر خاک افتاده؛ دریای بی‌کرانه‌ای با رخساری پریده رنگ، بی‌تلاطم و آرام، در بستر کسالت، خمیده و کبوتر جانش، بین رفتن و ماندن، در هروله است.

این سومین شب است که خورشید، از کوچه‌های کوفه دیگر عبور نمی‌کند.

این سومین شب است که تنور بیوه زنان، خاموش مانده و رونق سفره‌های یتیمی، تأخیر کرده است.

سومین شب است که محراب، بغض‌آلود بوسه بر سجده‌های عدالت نزده و سرنوشت ناتمام توحید، بلاتکلیف و دلواپس، پشت در این خانه نفس نفس می‌زند، تا مبادا نفس‌های «او» تأخیر کند و زمین، بی‌امیر و کوفه، بی‌آبرو و امامت، بی‌خطبه بماند.

نگذار عدالت، مدفون شود!

آه! به او بگویید سوسوی بی‌رمق چشمانش را زمانه تاب نمی‌آورد.

به او بگویید، یتیمی‌ فراگیر، پشت دروازه‌های زمان کمین کرده و منتظر است که تو نباشی، تا بر شانه‌های زمین، آوار شود.

برخیز مرد! این بستر ناخوشی برازنده تو نیست. تو غیرت حماسه‌های توحید و هیبت جانفشانی خداخواهی.

تو، گذشته نهروان و جملی... ؛ گذشته لیله المبیت و صفین؛ گذشته «شقشقیه» و خیبر و «کمیل» و‌های‌ های شب‌های نخلستان.

برخیز «هل أتی»ی معصوم! نگذار که بی تو، «یُؤتُون الزّکوه و هُمْ راکعُون»، بی‌مصداق بماند.

نگذار که بی تو، عدل در زمین مدفون شود!

آه از فرق شکافته!

اشک‌های کودکانه، پشت این در خاموش، کاسه‌های شیر را به دوش می‌کشند و پدر بی چون و چرای خویش را بی‌سراغ مانده‌اند.

کفش‌هایی خسته و پیراهنی زمخت، دلتنگ‌اند تا دوباره مثل تمام شب‌های قدیم، عصمتی غریب را در هیئت مردی آسمان به دوش، به پس کوچه‌های نیمه شب ببرند، تا نان و خرمای خانه‌های بی سفره را در رگ‌های گرسنگی زمین جاری کند.

ولی دیگر نه چاه‌های غریبستان، ناله‌های حیدر را به آغوش می‌کشند، نه کودکان بی‌سرپرست، بر شانه‌های غریب کوفه، بازی‌های سرخوشانه را لبخند می‌زنند.

آه از دستار زرد و فرق شکافته!

آه از تابوتی که بر شانه‌هایی نامرئی، راه می‌پیماید!

آه از لب‌های پرهیز رمضان، که در سجده سحرگاهان، به خون نشست!

آه از پیشانی دریده‌ای که شمشیر قاتل خویش را بر سفره اکرام می‌نشاند!

آه از آن شمشیری که بر فرق امامت نشست.

هنوز از پیشانی امامت خون عدالت جاریست.

آه که دیگر کسی نجوا نمی‌کند: «موْلای یا موْلای أنْت الْموْلی و أنا الْعبْد...»

فاطمه علیها السلام، چشم به راه است و دلواپس؛ با لبخندی که آغوش گشوده بر کبوتر جان علی(ع)...

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم شفیعی ( دوشنبه 92/5/7 :: ساعت 11:47 صبح )
»» استجابت دعا در پنج شب


از بین اعیاد، یکی روز عید فطر است. ما در روایات داریم که آن هم زمان مؤثر بر روی اجابت دعا است.

گفته شد ماه مبارک رمضان، ماه بازگو کردن کلام ربّ، یعنی قرآن است و ماه سخن گفتن عبد با ربّ است که از آن تعبیر به دعا می‏کنند؛ دعا را هم تقسیم‏بندی کردیم به مأثور و غیرمأثور و گفتیم که دارای آداب و شرایطی است. بالأخره بحث ما به اینجا رسید که عوامل تأثیرگذار روی اجابت دعا را بررسی می‏کردیم. یک عامل را عرض کردم «عامل زمانی» است. زمان مؤثر بر اجابت دعا در شبانه‏روز، روز خاص و شب خاص در هفته را بحث کردیم؛ همچنین ماه خاص در بین ماه‏ها را که ماه مبارک رمضان بود و در مرتبه متأخّره آن، ماه رجب را مطرح کردم. بعد هم گفتیم که ایام و لیالی خاصی در بین همین ماه‏ها هست که در ماه شعبان، نیمه شعبان بود و در ماه مبارک رمضان، لیالی قدر بود. غیر این زمان‏ها، زمان‏هایی را هم می‏بینیم که در روایات مطرح می‏کنند. البته من نمی‏خواهم به‏طور کامل این‏ها را شمارش کنم. فقط آن‏هایی را که نسبتاً مطرح هستند عرض می‏کنم.

تأثیرعید فطر بر اجابت دعا

از بین اعیاد، یکی روز عید فطر است. ما در روایات داریم که آن هم زمان مؤثر بر روی اجابت دعا است. به ذهنم این است که در گذشته من این را به مناسبت شب عید فطر مطرح کردم که علی(علیه‏السلام) روز عید فطر در خطبه‏ای این جملات را فرمودند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْیَوْمَ یَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عِیداً وَ جَعَلَکُمْ لَهُ أَهْلًا فَاذْکُرُوا اللَّهَ یَذْکُرْکُمْ وَ کَبِّرُوهُ وَ عَظِّمُوهُ وَ سَبِّحُوهُ وَ مَجِّدُوهُ وَ ادْعُوهُ یَسْتَجِبْ لَکُمْ».2 حضرت راجع به روز عید فطر می‏فرماید درخواست کنید از خدا و دعا کنید و بدانید که این دعاها را خداوند به اجابت می‏رساند و می‏پذیرد. معلوم می‏شود این زمان خاص روی اجابت دعا اثر دارد.

تأثیرعید قربان بر اجابت دعا

عید قربان هم که به آن «عید أضحی» می‏گویند، همین‏طور است. آنجا هم از علی(علیه‏السلام) روایتی است که حضرت فرمود: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ یَخْطُبُ یَوْمَ النَّحْرِ»؛ یعنی شنیدم که پیغمبر اکرم(صلّی ‏الله‏ علیه‏ و آله‏ و سلّم) در روز عید قربان داشت خطبه می‏خواند؛ «وَ هُوَ یَقُولُ هَذَا یَوْمُ الثَّجِّ وَ الْعَجِّ»؛ بعد خود پیغمبر «ثجّ» و «عجّ» را معنا می‏کنند؛ به «عجّ» که می‏رسند، می‏فرمایند: «وَ الْعَجُّ الدُّعَاءُ فَعِجُّوا إِلَى اللَّهِ»؛ یعنی «عجّ» همان دعا است؛ از خدا درخواست کنید. بعد پیغمبر این جملات را فرمود: «فَوَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لَا یَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ».3 قسم به آن موجودی که جان من در دست او است، کسی از اینجا نمی‏رود مگر اینکه مورد مغفرت خداوند قرار می‏گیرد. معلوم می‏شود دعا در آن روز مؤثر بود.

البته در روایت مربوط به عید فطر، علی (علیه‏السلام) در خطبه‏شان به خود زمان تکیه می‏کند و می‏فرمایند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْیَوْمَ یَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عِیداً»؛ و بعد هم می‏فرمایند:«وَ ادْعُوهُ یَسْتَجِبْ لَکُمْ». پس معلوم می‏شود این زمان بر دعا مؤثر است. ولی در اینجا دارد خطبه را در آن روز پیغمبر خواند و بعد فرمود که این روز چنین‏ وچنان است. این روایت با آن روایت در همین جهت عامل «زمان» مشترک است؛ یعنی خود این روزها بر روی دعا مؤثر است. البته در روایت عید قربان، یک موضع و مکان مشخص هم مطرح است. چون حضرت فرمود: «لَا یَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ امّا در روایت عید فطر موضع و مکان مطرح نیست؛ فقط زمان روز عید مطرح شده است.
راجع به مکان ـ‏یعنی عرفات‏ـ ما روایتی داریم که در باب خصوص ماه مبارک رمضان از امام صادق(صلوات‏الله‏علیه) است که حضرت فرمود: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ مَا یُغْفَرُ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ». این روایت را گفته‏اند ظهورش در این است که ـ‏نعوذبالله‏، خدا نکند، خدا برای ما نیاورد‏ـ اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگرفت، او دیگر در آینده بعید است که مورد مغفرت خدا قرار بگیرد

سرّ نزدیکی دعا به اجابت در عید فطر و قربان

من حالا نکته‏ای را می‏خواستم نسبت به هر دو روایت عرض کنم و آن این است که هر دو روایت مربوط به عید فطر و عید أضحی است که در این دو روز «نماز عید و خطبه» تشریع شده است. چه بسا مسأله این است که در آن روز و آن زمان، توجه به خدا بیشتر است و لذا دعا هم به اجابت نزدیک‏تر است. چون هر دو روایت بخشی از خطبه نماز عید بود؛ هم برای علی (علیه‏السلام)، هم برای پیغمبر اکرم(صلّی ‏الله‏ علیه‏ و آله‏ و سلّم)، هر دو خطبه است. لذا این نکته که در بحث دعا مطرح است که هسته مرکزی دعا از نظر پذیرش که عبارت از توجه داعی به خداوند است را تقویت می‏کند. یعنی هرچه توجه بیشتر باشد، تأثیر دعا هم بیشتر می‏شود. هر دو روایت مربوط به روز عید و خطبه و هنگام نماز عید است. یعنی در دو موقعیتی است که انسان‏ها متوجه خدا هستند؛ چون وقت نماز عید است و اصلاً برای عبادت و نماز و توجه به خدا آنجا جمع شده‏اند. لذا آنچه که در دعا مطرح است و نسبت به اجابت، هسته مرکزی دعا است که همان توجه إلی‏الله‏تعالی است، در هر دو موقعیت فراهم بوده است. می‏خواستم این نکته را بگویم که روز، روز عید بوده و روزی است که نماز عید می‏خواندند و بعد هم خطبه می‏خواندند؛ اصلاً برای نماز و خطبه آنجا جمع شده بودند. لذا در روایتی که برای پیغمبر است، حضرت می‏فرماید: «لَا یَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ کسی از اینجا نمی‏رود و متفرّق نمی‏شود مگر آنکه آمرزیده شده است. یعنی این خصوصیّت «موضع» را هم در این روایت مطرح کرده‏اند.

تأثیر عید مبعث بر اجابت دعا

یکی دیگر از اعیادی که در اسلام بزرگ است، روز مبعث است. یک روایت از امام صادق (صلوات‏ الله‏علیه) است که حضرت فرمودند: «یَوْمُ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ رَجَبٍ نُبِّئَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ صَلَّى فِیهِ أَیَّ وَقْتٍ شَاءَ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ رَکْعَةً»؛ در روز بیست و هفتم ماه رجب که روز مبعث پیغمبر اکرم(صلّی ‏الله‏ علیه‏ و آله‏ و سلّم) است، هرکس در هر وقت آن روز دوازده رکعت نماز بخواند؛ «ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُ اللَّهُ رَبِّی لَا أُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً أَرْبَعَ مَرَّاتٍ»؛ بعد هم چهار مرتبه این جمله را بگوید؛ «ثُمَّ یَدْعُو فَلَا یَدْعُو بِشَیْ‏ءٍ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ فِی کُلِّ حَاجَةٍ».4 بعد دعا کند، این‏طور نیست که دعایی کند مگر اینکه به اجابت می‏رسد؛ نسبت به هر حاجت مشروعی که داشته باشد.

در اینجا دوباره زمان را مطرح کرده است؛ فرمود: «أَیَّ وَقْتٍ»؛ یعنی هر وقت از این روز که بخواهد؛ چه صبح باشد، چه بعد از ظهر باشد. بعد هم دقت کنید که اینجا هم نماز مطرح است. اوّل می‏فرماید دوازده رکعت نماز بخواند، بعد دعا کند. در آن دو مورد قبلی چون عید أضحی و عید فطر خودش نماز داشت، دیگر نماز جداگانه‏ای مطرح نبود. آنجا خطبه هم داشت؛ ولی اینجا نه، روز مبعث نماز ندارد. لذا می‏گوید دوازده رکعت نماز بخواند و بعد دعا کند. دوباره این همان نکته‏ای است که من در بحث دعا گفتم و آن این است که مسأله بر محور همان توجه عبد به ربّ است. اوّل بهترین عملی که کُرنش و پرستش نسبت به معبود است را انجام بده، و بعد از او درخواست کن.

تأثیر روز عرفه بر اجابت دعا

ما روایات بسیار زیادی داریم که در آن، زمان‏ها را مطرح کرده‏اند و این زمان‏هایی که ما تا حالا گفتیم را ردیف کرده‏اند که یک مجموعه است. در بین زمان‏هایی که مطرح شده، غیر از این سه عیدی که من عرض کردم ـ‏یعنی عید فطر و عید أضحی و عید مبعث‏ـ روز خاص دیگری هم هست که «روز عرفه» است و درباره آن خیلی روایت داریم که این زمان هم بر روی دعا مؤثر است. روایات متعددی داریم که من فقط به یکی دو مورد اشاره می‏کنم. روایتی از پیغمبر اکرم(صلّی ‏الله‏ علیه‏ و آله‏ و سلّم) است که حضرت فرمودند: «أفْضَلُ الدُّعَاءِ دُعَاءُ یَومِ الْعَرَفَةِ».5 روایت خیلی کوتاه و گویا است. بافضیلت‏ترین دعاها، دعای روز عرفه است.

هم زمان، هم مکان

در اینجا من مسأله‏ای را مطرح کنم؛ یک بحث تأثیر زمان روی اجابت دعا است، یک بحث تأثیر مکان بر روی دعا از نظر اجابت است. البته من حالا نمی‏رسم وارد این بحث شوم؛ امّا این یک مورد را اشاره می‏کنم. خود روز «عرفه»، یعنی این زمان در اجابت دعا مؤثر است؛ امّا نسبت به اجابت دعا در «عرفات» هم روایاتی داریم که این مکان را مطرح کرده است. پس ما یک زمان داریم که می‏گوییم «عرفه» و یک مکان داریم که عبارت است از «عرفات»، به اعتبار اینکه حجّاج به آن زمین می‏روند. هم زمان مؤثر است و هم مکان مؤثر است. مثل این می‏ماند که بگویی لیله قدر مؤثر است؛ مسجد هم مؤثر است. ما در روایات نسبت به مکان‏ها داریم که مسجد، مکان مؤثر در اجابت است. روایاتی داریم که اگر کسی حاجتی داشته باشد، وضو بگیرد و برود در مسجد دو رکعت نماز بخواند. می‏خواستم این را عرض کنم که یک‏وقت این‏ها با هم خَلط نشود. هم زمان مؤثر است، هم مکان مؤثر است که مکان خودش بحث دیگری دارد که بعداً عرض می‏کنم.
حضرت علی (علیه السلام) راجع به روز عید فطر می‏فرماید: درخواست کنید از خدا و دعا کنید و بدانید که این دعاها را خداوند به اجابت می‏رساند و می‏پذیرد. معلوم می‏شود این زمان خاص روی اجابت دعا اثر دارد

هم عرفه، هم عرفات!

در خصوص «عرفه»، چون مسأله مکان در ذهن‏ها بوده، چه بسا بعضی‏ها یکباره به ذهنشان می‏آمده که این عرفه‏ای که در روایت وارد شده، نکند همان مسأله دعا در عرفات باشد؛ لذا من روایتی را می‏خوانم که می‏گوید نه، مسأله این نیست؛ اینجا تکیه روی «زمان» است و «مکان» را نمی‏خواهد مطرح کند. بحث مکان، بحث جداگانه‏ای است. من می‏خواستم این را تفکیک کنم. در یک روایتی است از علی(علیه‏السلام) که حضرت فرمود: «لَا عَرَفَةَ إِلَّا بِمَکَّةَ وَ لَا بَأْسَ بِأَنْ یَجْتَمِعُوا فِی الْأَمْصَارِ یَوْمَ عَرَفَةَ یَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ».6 آن‏هایی که طلبه هستند خوب حرف‏های من را گوش کنند تا اینها را بتوانند تفکیک کنند. ببینید حضرت چقدر زیبا جداسازی کردند؛ می‏فرماید اشکالی ندارد که در شهرهای دیگر هم که هستید، روز عرفه جمع شوید و دعا بخوانید. «لَا عَرَفَةَ إِلَّا بِمَکَّةَ»؛ ما در دنیا چند جا عرفات نداریم؛ یک‏جا داریم آن هم پشت مکّه است. آنجا زمین عرفات است. امّا «لَا بَأْسَ بِأَنْ یَجْتَمِعُوا فِی الْأَمْصَارِ یَوْمَ عَرَفَةَ یَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ». یعنی درست است که «عرفات» فقط یک‏جا است؛ ولی شما «روز عرفه» در جاهای دیگر جمع شوید و دعا کنید. چقدر زیبا این‏ها را از هم جداسازی می‏کنند که زمان خودش مؤثر است و تأثیرش غیر تأثیر مکان است.

هرکس در ماه رمضان مورد مغفرت واقع نشود…

راجع به مکان ـ‏یعنی عرفات‏ـ ما روایتی داریم که در باب خصوص ماه مبارک رمضان از امام صادق(صلوات‏الله‏علیه) است که حضرت فرمود: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ مَا یُغْفَرُ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ».7 این روایت را گفته‏اند ظهورش در این است که ـ‏نعوذبالله‏، خدا نکند، خدا برای ما نیاورد‏ـ اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگرفت، او دیگر در آینده بعید است که مورد مغفرت خدا قرار بگیرد. چون بهترین زمان‏ها این زمان بود. یعنی ماه رمضان برای اینکه انسان مشمول مغفرت الهی قرار بگیرد، بهترین زمان بود. حالا اگر کسی در این زمان مورد مغفرت واقع نشد، او دیگر در آینده مورد مغفرت قرار نخواهد گرفت، مگر اینکه عرفه را درک کند؛ «إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ».

اینجا از نظر طلبگی دو احتمال وجود دارد؛ احتمال اوّل این است که «إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ» یعنی «روز عرفه»؛ چون قبلش زمان مطرح است و بحث بر سر ماه مبارک رمضان است که خودش زمان است. احتمال دوم این است که منظور از «إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ» این باشد که مگر اینکه این موفق شود به «عرفات» برود؛ یعنی احتمال مکان را مطرح کرده‏اند. البته اگر عرفات هم مراد باشد، این‏طور نیست که هر روزی که خواست به عرفات برود؛ بلکه آن هم مربوط به «روز عرفه» است. غرضم این بود که یکی از زمان‏هایی که اثرگذار است روی اجابت دعا و روایات بسیار هم راجع به آن داریم، روز عرفه است.

پنج شب مخصوص دعا

روایاتی هم که بین این‏ها را جمع کرده زیاد داریم؛ یک روایت از پیغمبر اکرم(صلّی ‏الله‏ علیه‏ و آله‏ و سلّم) است که فرمودند: «خَمْسُ لَیَالٍ لَا تُرَدُّ فِیهِنَّ الدَّعْوَ?ُ أوَّلُ لَیْلَ?ٍ مِنْ رَجَبٍ وَ لَیْلَةُ نِصفٍ مِنْ شَعْبَانَ وَ لَیْلَ?ُ الْجُمُعَ?ِ وَ لَیْلَ?ُ الْفِطْرِ وَ لَیْلَ?ُ النَّحْرِ». (پنج شب است که دعا در آنها رد نمی شود: شب اول رجب، شب نیمه شعبان، شب جمعه، شب عید فطر و شب عید قربان)

یعنی همین‏هایی که ما همه را قبلاً گفتیم. ما روایات زیادی داریم که این زمان‏ها را یک‏جا جمع کرده‏اند. البته در یکی چهار مورد دارد، یکی پنج مورد دارد. این روایت پنج مورد در آن مطرح شده بود که ما اینها را یکی‏یکی بررسی کردیم. این مربوط به زمان‏ها بود. آن وقت مکان‏ها را هم ما داریم و روایاتی که مسأله مکان‏ها را مطرح کرده است. حالا اگر شد من یک جلسه مکان‏ها را هم مختصراً بررسی می‏کنم. چون من به اصل بحثم که می‏خواستم بروم سراغ دعاهای مأثور نرسیدم. آنچه تا اینجا گفته‏ایم به طور کلّی نسبت به دعاهای غیرمأثور بود. دعاهای غیرمأثور یعنی آن دعاهایی که خودمان از خدا می‏خواهیم حاجت‏هایمان را طلب کنیم. این بحث ما تا اینجا این بود. تا بعد إن‏شاءالله برویم سراغ مکان‏ها و من یک مقداری راجع به آن‏ها هم صحبت کنم و بعد هم اگر موفق شوم، می‏روم سراغ مسأله دعاهای مأثور که در آنجا یک بحث لطیفی هست که إن‏شاءالله وارد آن بحث می‏شوم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم شفیعی ( یکشنبه 92/4/23 :: ساعت 10:28 صبح )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

راهکارهایی برای استفاده بیشتر از آخرین شب قدر/ شاید این آخرین شب
اعمال شب های قدر
تصاویر مراسم احیای مهدوی در محل امامزاده میر عبداله بزن آباد
چرا امام محمد تقی(ع) را جواد الائمه میگویند؟
ذکر خدا
نو امیدی از رحمت خداوند
مهریه معنادار همسر شهید حججی چه بود؟
یادبود شهید حججی در شهرستان قائنات /گزارش تصویری
نابودی رژیم صهیونیستی زیر 25 سال
پوستر ویژه آزادی فلسطین با تصاویر رهبران سیاسی جهان اسلام
بیانیه روز قدس پایگاه امام حسن (ع) بزن آباد
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 11
>> بازدید دیروز: 2
>> مجموع بازدیدها: 166453
» درباره من

امامزاده میر عبداله بزن آباد

» پیوندهای روزانه

حلقه شجره طیبه شهید کاوه بزناباد [9]
امامزاده میر عبداله بزن اباد [9]
باشگاه خبرنگاران جوان [1]
ساعت مچی مردانه
[آرشیو(4)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امامزاده[4] . قران، خانواده ، اسلام ، زندگی ، معیار زندگی .
» آرشیو مطالب
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
تیر 95
بهمن 95
اسفند 95
اردیبهشت 96
فروردین 96
خرداد 96
تیر 96

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
EMOZIONANTE
در انتظار آفتاب
فرهنگی هنری و عامیانه
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
###@وطنم جزین@###
دلتنگ...
همنشین
جاوید باد ایران
قاصدک
مهاجر
لبهای زخمی
upturn یعنی تغییر مطلوب
دلبری
ترکشهای روح (تا دولت هشتم همراه با دکترسعید جلیلی)
جاده های مه آلود
جوان ایرانی
سیب سرخ
قیدار شهر جد پیامبراسلام
سر فراز باشی میهن من
سجاده ای پر از یاس
دیوانه حسین ودلباخته حسین
وبلاگ شخصی مهندس محی الدین اله دادی
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
کلبه بصیرت
بلوچستان
داروخانه دکتر سلیمی
لباس شخصی
اسپایکا
تصویر نور
امل کوچولو
علی داودی
حرف هایی از زبان منطق و احساس
حرف خودمونی
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
وبلاگ شخصی حامد ذوالفقاری
در انتظار ظهور
ندای دریا
رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
چشمـــه هــای رحمــت
عشق الهی
شیرمرغ تا جوراب دایناسور اینجاست
یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ
دلدارا
جوک بی ادبی
امامزاده میر عبداله بزناباد
ستارگان دوکوهه
برترین لحظه ها
وبلاگ بایدهلو باشد
ساعت یک و نیم آن روز
گوهر کمال
دریــــــــای نـــور
شادیهای کوچک یک خانم خونه دار
عشق مشعلدار
آیا عشق به همین معنی است؟
کارشناس مدیریت بازرگانی: مهران حداد
پیامنمای جامع
بادصبا
ای روشنای خانه امید، ای شهید...
طریق یار
سایت روستای چشام
کارشناس مدیریت دولتی
زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر
ابـــــــــــرار
محمدمبین احسانی نیا
ستاره سهیل
*bad boy*
(خوش گلیب سوز)
پارسی نامه
یاد دوستان به خیر....
زیر باران (ابیات و اشعار برگزیده)
مرام و معرفت
تربیتی
سربازی در مسیر
حرم الشهدا
دل شکسته
برو تا راحت شی
دنیای پیچیده ی امروز
دل نوشته
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها جوی آباد محله بختیاری ها
منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش
سعادت نامه
کلبه تنهایی
خلوتگه راز
S&N 0511
الهگان
زندگی شیرین
عشق
عمومی
ترخون
عشق پنهان
مصطفی
زیبا ترین وبلاگ
علمدار بصیر
خادمین حضرت فاطمه سلام الله علیها ،جیرفت
دلنوشته های من
بهشت بهشتیان
در آغوش خدا
اواز قطره
محمد قدرتی
اســــرارِ وجـــود
گل یا پوچ2؟
خادمة القرآن
sajadb.tk
یـ|ـہ |دُنیـ|ـآ دِلَـ|ـم| گـِرفـ|ـتـِہツ
و....الهــــــه
وبلاگ شخصی محمد
عمارمیاندواب
مهاجر
جیغ بنفش در ساعت 25
... و همچنین گزیده ای از اشعار پسانیمایی
آن دنیا 13
گذری به نام امام نقی علیه السلام
همه هستیم
دکتر حسن روحانی
اشعار
ره توشه
گلابــی نباشـــــــــــــیم!
I AM WHAT I AM
بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران
مجموعه اشعار الیکا یحیایی
اینجا گرانیگاه است
PARINAZ
صدفی از جنس پارچه
شاخابه عشق
ولایت
مکاشفه مسیح
غزلیات محسن نصیری(هامون)
*دنـیــــای مـــــــن :) *
آتیه سازان اهواز
نور غدیر
دشت ناز
حرف دل
عشق یعنی ...
سَعبا میغلا
رویابین
معماری
سلطان قلب ها CR7
اینجا همه چی در همه
طوبای محبت
اخلاق ، روان شناسی ، عقاید
قتلیش
دوستی
انتظاری غریب
ریحانه
نوری چایی_بیجار
دوستانه
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
هیئت
سلام سلام
٠•●نا کجـا آبــــاد دل مــن●•٠
ساحل نجات
من و تنهایی و وبلاگ
دل نوشته های یک دیلامی
کردکوی
allah is my lord
کلبه ی عشق
شبکة المشکاة الإسلامیة
دل شکسته
جنبش مرگ بر آمریکا
من و تو...ما
عمو همه چی دان
فرهنگی
خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا
EsOeS-MuSiC
داش هادی
جوک ، اس ام اس ، عکس باحال
بهار عشق
*(حرفهای نگفته)*
دو دو(دایی) اری
کیمیای ناب
ღای دریغاღ
چادر خاکی
هــیــچـــــســتـــــــــــــــــــــانـ
ماه مهربان من
ادبیات
عدالت جویان نسل بیدار
آیه های نور
قدیسان مرگ
یاور 313
ܓ✿ خیلی دخترونه
کارمزد بزرگ سوادکوه
ghamzade
نفس نفس تا عشق
علم نانو در زندگی
بی خیال همه چی
بلاغ مبین
تمنای یاد دوست
Love..:R:..
سکوت باران
erika
•.♥.• تــــبــلــیـــغــات رایـــگــان •.♥.•
یارمهربان
فریضه برتر
از هر دری سخنی
RANGARANG
کوثر ولایت
مقاله های تربیتی
مهندسی پیوند ارتباط داده ها ICT - DCL
Cyberom UTM
Taravoshate zehn
ـــاستـــ♥8♥ــــادـــــ
اشـــــــک
بهاره تنها
دانشجویی حس خوب زندگی
بفک بستنی
آموزش تست زدن کنکور
عشق نامه
فقط خدا
mahemalakut
سیدطاها مخبر
I love you
آبشار
اهسته اهسته
مناجات با عشق
حسام الدین شفیعیان
دانشجوی میکروبیولوژی
زمان-زندگی؟
امام حسین (ع) شهید
طراح لباس
ثانیه ها...
صداقت
خدایادیدمت...استوپ!!!

Life Is Now
تَرَنّم عفاف
ایشلیبدیش
red roz
یکی یه دونه ی باباش
PARSTINMARIA
نمیدونم
جالب انگیزناک
معرکه همون قلقلک
از دل برود هر انکه . . . .
*دختر احساس فرانک*
سیاه و سفید
مطالب جالب
قلب شکسته
new start
دریادلان ولایت
هدیه با شکوه خدا...
مطالب پایه ی ششم دبستان
ME&YOU
... و همچنین گزیده ای از اشعار پسانیمایی
زمزم ولایت
امامزاده میر عبداله
متفاوت
بسوی ظهور
دریادلان بی ادعا
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
من وتو
صد سال حسرت
hediyevahidian
الغاشیه
خوشنویسی ایرانی
یا فاطمه الزهرا (س)
تنهای تنها
دوست خوب
سلامت ما
صدف
اس ام اس پ ن پ
عکس و جک و اس ام اس
جهاد ولایت
CHARMING OF ME
هنوزم عاشقتم
جوانان بیجار
پرستو
عاشقانه
salaam
ستاره سوخته
نقاشی ایرانی نگارگری
هزار حرف نگفته
نــورها
پیرمرد تنها
سیاست روز
ازروی ناچاری
نیلوفرانه
دیوونه بازی
ضد پسر...
شهید
من یک احمدی نژادی هستم
فروشگاه
ترک دانلود
خانم دکتر !!!
BE MINE
تا بهشت راهی نیست 2
جوکستان
انجمن دانشجویان معماری کهگیلویه و بویر احمد
هیچی
کوچه باغ های زندگی
ایران در پیچ و خم تاریخ
عشق بی ساحل
*...بانو...*
تدریس تضمینی دروس حسابداری هنرستان و کارودانش
نرگس موسوی
*آموزش زبان کودکان*
The Assassins
تینا
میقات با خدا
جایی برای خنده وشادی و تفریح

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان



















































































اخبار ایران و" alt="خیریه محمدالرسول الله - به روز رسانی : 3:24 ع 92/6/29 عنوان آخرین نوشته : دختر ناز" width='85' >


















» طراح قالب